در بازار بورس، یکی از مهمترین روشهایی که باعث میشود سرمایهگذاران به سود بیشتری دست پیدا کنند، صبوری پیشه کردن است. به دست آوردن سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، از اهدافی است که سرمایهگذاران در بازار بورس همیشه به دنبال آن هستند و برای رسیدن به این راه تلاش میکنند. در این بازار اصطلاحات و واژگان زیادی وجود دارد که یک سرمایهگذار واقعی باید بتواند با همه آنها آشنایی کاملی داشته باشد. برای نمونه یک سرمایهگذار باید با ابزارهای تحلیل تکنیکالآشنایی داشته باشد.
ابتدا برای اینکه پی ببرید، تحلیل تکنیکال دارای چه ابزارهایی میباشد، باید بدانید که اصلا تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال در این بازار، به معنای پیشبینی قیمتها از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. شاید تصور کنید که به دست آوردن اطلاعات کامل در رابطه با وضعیت گذشته بازار کار دشواری است ولی یک فرد حرفهای از طریق بررسی تغییرات، نوسان قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا به راحتی میتواند از وضعیت قیمتها در گذشته اطلاع کسب کند و به پیشبینی قیمتها در آینده بپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است. همچنین در این روش باید به جای توجه کردن به کالا، به رفتارهای بازار توجه کرد.
نکته مهم در رابطه با تحلیل تکنیکال این است که سه اصل مهم برای این تکنیک وجود دارد که شامل موارد زیر است:
همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
قیمتها در قالب روند حرکت خواهند کرد.
تاریخ تکرار خواهد شد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال:
اکنون که دریافتید تحلیل تکنیکال چیست، باید با ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنا شوید و بدانید که این ابزارها در بازار بورس چه تاثیراتی دارند و چه تاثیراتی میتوانند به روی سرمایه افراد بگذارند. ابزارهای تحلیل تکنیکال از مهمترین مسائل حائز اهمیت در این تحلیل به حساب میآید که به صورت زیر میباشد.
الگوهای قیمتی:
این ابزار در واقع عبارت است از اشکالی از نمودار سهام که به دلیل تعداد بالای تکرار در آنها به روی نمودار قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن، با درصد بالایی که معمولا بالای 50 درصد است، در جهت خاصی قرار داده شده باشد که منظور صعودی و یا نزولی بودن آن است. ابزار الگوی قیمتی بیانگر این است که گذشته سهم خود را تکرار میکند و الگوهایی در نمودارهای سهم وجود دارد که در دفعات زیادی تکرار شده است و قیمت سهم بعد از این الگوها به روند مشخصی رسیده است.
شناختن این ابزار الگوهای قیمتی به سرمایهگذار کمک میکند که برای خرید و یا فروش به قیمت مناسبی برسند. از معروفترین ابزار الگوهای قیمتی الگوی برگشتی، الگوی ادامهدهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب و غیره میباشد. این روش در ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار از اهمیت زیادی برخوردار است.
انواع نمودار قیمتی:
نمودار خطی و نمودار کندل استیک از بهترین نمودارهای قیمتی است که به عنوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مهمی به حساب میآید. نمودار خطی از سادهترین انواع این نمودار حساب میشود ولی نوع کندل استیک که از آن در بازار بورس به عنوان نمودار شمعی نیز نام برده میشود، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را ارائه خواهد داد. علاوه بر این نمودار کندل استیک نه تنها تمام اطلاعات نمودار خطی را بیان میکند، بلکه پایینترین و بالاترین قیمت را در بازههای زمانی مختلف به نمایش میگذارد.
یکی دیگر از مهمترین نمودارها در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، نمودار میلهای روزانه است که شامل زمان و قیمت است. که در آن محور عمودی قیمت را و محور افقی زمان را نشان میدهد.
اسیلاتور و اندیکاتور:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال هر کدام معنای خاص خود را دارد. اسیلاتور به معنای نوسانساز و اندیکاتور به معنای شاخص و مقیاس میباشد. البته هردوی این ابزارهای تحلیل تکنیکال مهم و قابل اهمیت میباشند. ابزار اندیکاتور، با کمک محاسبات ریاضی به روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات خوبی را در مورد سهم از جمله شتاب قیمت، روند حرکت سهم و سایر معیارهای مهم در اختیار قرار میدهد. معمولا آنها برای تایید روند سهم پیشبینی شده و از آن استفاده میشود. همچنین یکیدیگر از مهمترین مزیتهای اندیکاتور در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، ایجاد کردن سیگنالهای خرید و فروش میباشد. اندیکاتورها در اصل در دو دسته پیشرو و دنبالهرو تقسیمبندی خواهند شد.
اسیلاتور نیز به همان اندازهای که اندیکاتور اهمیت دارد، مهم و ضروری است و از آن به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای مشاهده هیجانات بازار استفاده خواهد شد.
الگوهای شمعی یا کندل استیک:
این نمودار مهم و ارزشمند، برای نخستین بار در ژاپن به کار گرفته شد. این نمودار در واقع بیانکننده احساسات بازار است. در نمودار شمعی اندازه بدنه نمودار بسیار اهمیت دارد. برای نمونه در این نمودار مهم در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، اگر بدنه بزرگتر باشد، نشاندهنده خریدار دست قویتر میباشد و اگر دارای بدنه کوچکتر باشد، قدرت کم خرید و فروش را نشان میدهد. این الگوها در انواع ادامهدهنده و برگشتی تقسیم میشوند.
الگوهای هارمونیک:
به وسیله این ابزار تحلیل تکنیکال، میتوان تقاط بازگشت در بازار را بر اساس الگوهای ویژه هارمونیک شناسایی کرد. این الگو در اصل از کنار یکدیگر قرار گرفتن معنیدار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشود. استفاده از این الگوها کمی پیچیده است ولی شناسایی آن نیاز به تجربه و تکرار دارد. از مهمترین انواع الگوهای هارمونیک میتوان الگوی گارتلی، باترفلای، الگوی بت یا خفاش و الگوی crab را نام برد.
ابزار پرایس اکشن:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال به معنای معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و فقط براساس نمودار قیمت به دست میآید. این ابزار مبنی بر قیمت فعلی سهم است و با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی را که درصد زیادی از رخ دادن را شامل میشود در نظر میگیرد.
خطوط فیبوناچی:
این ابزار مهم توسط یک ریاضیدان ایتالیایی ساخته شد. در این ابزار از اعداد فیبوناچی و نسبتهایی که میان آنها است، به کار میگیرد. این قانون در ابزار خطوط فیبوناچی به این صورت است که هر عدد فیبوناچی، تقریبا 618/1 برابر عدد قبلی خود است و هر عدد فیبوناچی تقریبا 618/0 برابر عدد بعدی خود است. این خطوط در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت یا ادامه روند به کار برده میشود. ابزارهای زیادی در این رابطه وجود دارد که شامل فیبوناچی ریتریسمنت، فیبوناچی اکستنشن، فیبوناچی projection، فیبوناچی اکسپنشن و غیره میباشد.
امواج الیوت:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان خرید و فروش به کار برده میشود. مهمترین بخش آن یه موجها مربوط میشود و سایر بخشهای آن مربوط به زمان و نسبت است. از این ابزار برای میانگینهای بزرگ استفاده میشود. بر اساس ابزار امواج الیوت بازار سرمایه یک روند تکرار شونده شامل پنج موج افزایش و پس از آن با سه موج کاهشی همراه است.
مزایای استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال:
تمام موارد ذکر شده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآیند که هر یک از آنها نقش مهمی را در این بازار ایفا میکنند. نمیتوان گفت که کدام یک از این ابزارها مهمتر است، زیرا همه آنها مهم و سودمند میباشد و نمیشود از یکی از آنها چشمپوشی کرد. این ابزارهای تحلیل تکنیکال سلسله آموزشهایی است که هر فرد سهامداری باید آنها را فرا بگیرد و بدانید که در این روش باید از چه ابزارهایی استفاده کند.
از مهمترین مواردی که قبل از آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال باید بدانید، این است که ابتدا باید تحلیل تکنیکال را درک کنید و بدانید که به چه معناست. تنها یادگرفتن آن کافی نمیباشد و باید به درک کامل و درستی از این تحلیل برسید تا بتوانید ابزارهای بعد از آن را نیز درک کنید و بیاموزید که برای چه چیزهایی استفاده میشود و به چه دردی میخورد و در کل برای ما چه سودی دارد. اکنون که با موضوع تحلیل تکنیکال چیست و چه ابزارهایی دارد، آشنا شدید، باید محکمتر و با طمانینهتر در این راه قدم بردارید و بدانید که این ابزارها شوخی بردار نیستند.
اگر بتوانید ابزارهای تحلیل تکنیکال را به صورت عالی و یکنواخت فرا بگیرید، خواهید دید که آنها چه تاثیراتی میتوانند در روند سود و زیان شما در بازار داشته باشند. اگر تحلیل تکنیکال را با پوست و خون خود درک کنید، به راحتی میتواند از پیشبینی آینده روند سهم خود اطلاع کسب کنید و بدانید که چه چیزی قرار است در انتظارتان باشد. فراموش نکنید که تا هر زمانی که در بازار بورس فعالیت داشته باشید، ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز با شما همراه خواهد بود و باید روز به روز موضوعات جدیدتری را در آن فرا بگیرید. این ابزارهای موجود در بازار، پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند که به نوعی میتوان گفت به یکدیگر وابستهاند. پس بدانید که یادگیری و فراگرفتن ابزارهای تحلیل تکنیکال کار بیهودهای نیست و به وسیله آن میتوانید سرنوشت سهام و سود خود را در بازار بورس رقم بزنید.
در واقع در بازار بورس تحلیل تکنیکال و ابزارهای تحلیل تکنیکال، چیزهای بسیار مهمی هستند که ما به آن نیازمندیم و نمیتوانیم بدون پی بردن به آنها به راه خود ادامه دهیم. پس چه بهتر که برای رسیدن هر چه زودتر به سود و منفعت عالی و شگفتانگیز، در بازار بورس ابزارهای تحلیل تکنیکال را پیشه راه خود قرار دهیم و به عنوان یک هدف به آنها نگاه کنیم تا به موفقیت حتمی دست پیدا کنیم.
ربات تریدر یا همان رباتهای معاملهگردر بازار معاملات اهمیت زیادی پیدا کردهاند و در بازارهای مالی مانند فارکس و یا بازار ارز دیجیتال نیز از آنها استفاده زیادی میشود. در مقاله امروز قصد داریم تا در مورد این رباتهای معاملهگر صحبت کنیم و ببینیم که چرا انقدر اهمیت یافتهاند و نقش هوش مصنوعی در آنها چیست. پس در ادامه با ما همراه باشید.
منظور از ربات معاملهگر چیست؟
منظور از رباتهای تریدر یا معاملهگر نرمافزار یا همان رباتهایی است که به صورت خودکار از جانب یک معاملهگر انسانی به خرید و فروش در بازار مالی میپردازند. این رباتها برای تصمیمگیری و یا تشخیص روندی که بازار دارد به خود میگیرد از یکسری الگوریتمها استفاده میکنند. رباتهای معاملهگر میتوانند فرصتهای معاملاتی مناسب را برای معاملهگران فراهم کنند و هم چنین میتوانند این قابلیت را برای کاربر ایجاد کنند تا کنترل بازار و داراییهایشان را در هر ساعت از شبانه روز در دست داشته باشند.
برخی از رباتهای تریدر رایگان و برخی دیگر با توجه به خصوصیاتی که دارند و قابلیتهایی که برای معاملهگر ایجاد میکنند دارای هزینههایی به صورت ماهیانه میباشند. این رباتها در بهترین حالت میتوانند به معاملهگرها کمک کنند تا بهترین قابلیت خود را به نمایش بگذارند. این رباتها یا بر اساس پرامترهای ورودی که به صورت پیش فرض برای آن تعیین شده یا بر اساس اولویتهای خود معاملهگر، به انجام معاملات میپردازند و یا اینکه میتوانند از عملکرد معاملهگران خبره تقلید کنند.
رباتهای تریدر چگونه کار میکنند؟
اساس کار این رباتها بر روی تجزیه و تحلیل قرار دارد. این رباتها بر اساس الگوریتمهایشان کار میکنند و میزان موفقیت آنها به میزان دقت سازنده آنها و درکی که از کارکردشان دارد باز میگردد. این رباتها به کمک الگوریتمهایی که دارند میتوانند خرید و فروش را انجام دهند و یا بر اساس شاخصهای انتخابی معاملهگر معامله میکنند. برخی از این رباتها صرفا کار معامله را انجام میدهند و برخر دیگر میتوانند به کمک تحلیل دادههای مختلف پیشبینی از روند بازار به فرد معاملهگر بدهند.
نکتهای که در مورد این رباتها وجود دارد آن است که از احساسات انسانی به دور هستند و به همین دلیل برای انجام معاملات تنها به شاخصهای حرفهای تکیه میکنند. مشکلاتی مثل رفتارهای احساسی در انجام معاملات و یا طمع کردن در خرید و فروش با استفاده از این رباتها حل میشود. این رباتها به طور کلی بر روی دادههای تاریخی تکیه میکنند و بر اساس آن میتوانند پیشبینی و یا معامله انجام بدهند. این رباتها هنوز دارای قابلیتی که بتوانند بر اساس اتفاقات روز عمل کنند و به آنها واکنش نشان دهند و به سرعت استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس آنها تغییر دهند، نمیباشند.
هوش مصنوعی چگونه میتواند در رباتهای معاملهگر استفاده شود؟
یادگیری ماشین و هوش مصنوعی میتواند کمکهای بسیار زیادی به هوشمند عمل کردن رباتها کند. این رباتها اگر در حالت هوشمند باشند در بهترین شرایط خود میتوانند به صورت خودکار و با استفاده از بهترین شاخصها و کمک گرفتن از تحلیلهای تکنیکال اساسی به معامله و خرید و فروش هوشمند بپردازند و این امکان را به ما میدهد که تا جایی که ممکن است نقش انسان را در تجزیه تحلیلهای اساسی کمتر کنیم و کمک میکند تا شاهد خطاهای انسانی کمتری در انجام معاملات باشیم.
ترید و معاملهگری شاید کار پولسازی باشد، اما به هیچ وجه آسان نیست. معاملهگران تازهکاری که وارد بازار میشوند، معمولاً فقط نیمه پر لیوان و پولساز بودنِ ترید را میبینند و بهخاطر هیجان اولیه، اهمیتی به سختی مسیر نمیدهند. اما بلافاصله بعد از شروع به کار، بازار این افراد را بهخاطر این اشتباه مهلک بهشدت تنبیه میکند.
هر تریدر میتواند یک بار این مسیر اشتباه را طی کرده و با خشونت بازار آشنا شود یا قبل از ورود به بازار و متحملشدن زیانهای سنگین، این اشتباهات و نحوه دوری از آنها را بشناسد. مقالهای که در ادامه خواهید خواند، به شما کمک خواهد کرد که این اشتباهات را بشناسید و تا جای ممکن آنها را مرتکب نشوید. این مقاله در وبسایت تریدسایتی منتشر شده است.
۱. در معاملهگری جدی باشید
اگر شما برای حرفهایبودن در ترید جاهطلب هستید، باید با همان جدیتی که برای ترید موردنیاز است، معاملهگری کنید. شما نمیتوانید با ساعت کاری روتین از ۹ صبح تا ۵ عصر میلیاردر شوید. مطمئن شوید که به اولویتهای خود اهمیت میدهید و فعالیتهای روزانه خود را با این اولویتها همگام میکنید.
۲. از روشهای میانبر دوری کنید
اگر چیزی خیلی خوب به نظر میرسد، معمولاً همینطور است و هیچ راهی برای به دست آوردن آن وجود ندارد، جز وقت گذاشتن.
هیچ راه سریعی برای ثروتمندشدن وجود ندارد و تمام میانبرهای احتمالی ممکن است در نهایت از شما زمان و هزینه بسیار بیشتری بگیرد.
۳. حداقل پنج سال به خودتان فرصت بدهید
شما طی چند هفته یا چند ماه به یک تریدر سودساز تبدیل نخواهید شد. طبق تجربه بزرگان معاملهگری، سالها طول میکشد که شخصی مهارتهای لازم برای تریدِ سودآور را در بلندمدت به دست بیاورد.
منظور از مهارتهای موردنیاز، فقط تواناییهای فنی برای خواندن نمودارها و تحلیل تکنیکال نیست. مسئلهی بسیار مهمتر این است که چگونه با مشکلات مقابله میکنید، چگونه خود را با شرایطِ همیشه در حال تغییر بازار سازگار میکنید و چگونه روی ذهنیت خود کار میکنید.
۴. معاملات قبلی خود را بررسی و تحلیل کنید
تقریبا هیچ معاملهگر سودسازی وجود ندارد که معاملات قبلی خود را ارزیابی نکند. آیا شما جزئیات ۱۰ معامله قبلی خود را به یاد دارید؟
چگونه انتظار دارید که از اشتباهات خود درس بگیرید، درحالیکه هیچ روشی برای یادآوری خطاهای خود ندارید؟ شما ملزم هستید که تمام معاملات قبلی خود را بررسی و تحلیل کنید تا متوجه شوید چه بخشهایی از کار شما خوب پیش میرود و چه بخشهایی ایراد دارد. اگر در معاملهگری جدی هستید، داشتن یک دفترچه برای ثبت تاریخچه تمام تراکنشها ضروری است.
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط قیمت و یک روند نزولی وحشتناک باشیم. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود. الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید. این سیستم کامل و بیایراد نیست، اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.