عبدالله حسینی

وبلاگ شخصی

عبدالله حسینی

وبلاگ شخصی

پول چیست؟

ارزش ارزهای دیجیتال در چیست و چه پشتوانه‌ای دارند؟

ارزهای دیجیتال صرفا یک نوآوری در فناوری نیستند و این فضا از توان بالقوه‌ای برای تأثیرگذاری گسترده اقتصادی و سیاسی بر جامعه نیز برخوردار است. در این مقاله با استناد به داده‌های تاریخی و اقتصادی به بررسی تفاوت‌های ارزهای دیجیتال و پول‌های رایج ملی می‌پردازیم تا به درک روشنی از تاثیر این ارزها بر آینده برسید.

پول چیست؟

بیت کوین و ارزهای دیجیتال همانطور که از نامشان برمی‌آید، قرار بوده شکلی از پول باشند. اولین چیزی که به ذهن‌مان می‌رسد این است که بتوان از آن همانند پول معمولی برای خریدهای روزمره استفاده کرد. اما پولی که من و شما در جیب داریم و از آن برای خرید استفاده می‌کنیم، از کجا می‌‌آید؟ چه کسی تصمیم می‌گیرد که این سکه‌ها، اسکناس‌ها و اعدادی که بر روی نرم‌افزارهای بانکی نقش می‌بندد، ارزش داشته باشند؟

یکی از مشهورترین منابع درباره تاریخ پول، مقاله‌ای است به نام «واکاوی:منشاء پول» (Shelling Out: The Origins of Money) که توسط نیک سابو در حدود ۲۰ سال پیش نوشته شد. او در این مقاله به بررسی این مسأله پرداخت که چطور صدف، سنگ و فلزات ارزشمند در گذشته، کارکرد پولی یافتند.

به اعتقاد آقای نیک سابو، شکل‌های اولیه پول، اشیای کلکسیونی بودند. مردم دوست داشتند که مالک آن‌ها باشند، زیرا برای نمونه، به‌گردن‌انداختن گردن‌بندی از این کالاهای کلکسیونی، سبب افزایش جایگاه اجتماعی افراد می‌شد.

اشیای کلکسیونی جذاب بودند و درعین‌حال، به دست آوردن آنها نیز دشوار بود. در طبیعت تا حدی کمیاب شمرده می‌شدند و در نتیجه، ابزاری برای ذخیره ارزش به شمار می‌آمدند.

هر چه باشد، اگر چیزی را که دستیابی به آن دشوار است در اختیار داشته باشید و بدانید که افراد زیاد دیگری هم خواستار آن هستند، جمع‌‌آوری‌اش ارزشمند خواهد بود و همچنین می‌توانید آن را در ازای دریافت چیزهایی دیگر نظیر خوراکی مبادله کنید.

اشیای کلکسیونی که از نظر اجتماعی پرطرفدار بودند و در نتیجه کارکردی برای ذخیره ارزش داشتند را می‌شد به‌عنوان ابزاری برای مبادله هم به کار برد. در نهایت، این اشیای کلکسیونی که می‌توانستند ابزاری برای ذخیره ارزش باشند و به‌عنوان واسطه‌ای برای تبادل عمل کنند، عملکردی دیگر یافتند که آن هم، واحدی برای تعیین ارزش بود. برای نمونه، در برخی قبایل، برای تعیین ارزش یک چیز مشخص می‌گفتند: «ارزش این چیز X مقدار صدف است.»

ارزش ارزهای دیجیتال در چیست و چه پشتوانه‌ای دارند؟

نقاشی تاریخی؛ معامله‌گران عرب از صدف به عنوان پول استفاده می‌کنند

پول را می‌توان یک نهاد اجتماعی هم دانست. منظور از نهاد اجتماعی در اینجا، سازوکاری برای نظم‌بخشی اجتماعی است که رفتار افراد در جامعه را هدایت می‌کند. بهره‌گیری از نوعی پول که نشانگر ارزشی مشخص است، امکان تخصصی شدن کارها و تقسیم نیروی کار را هم ایجاد می‌کند.

برای نمونه، یک نجار ماهر کافی است بر روی کاری که در انجامش خبره است تمرکز کند و دیگر نیازی به انجام کارهای دیگر برای تأمین نیازهایش (نظیر کار در مزرعه و یا دوخت لباس) نداشته باشد. او اگر بتواند ارزشی بیشتر از آنچه از جامعه می‌گیرد را به جامعه بدهد، می‌تواند بخشی را نیز پس‌انداز کند.

استاندارد طلا

طی چند قرن گذشته، طلا به‌عنوان گزینه استاندارد و فراگیر مطرح شد. کالاهای اقتصادی نظیر طلا و نقره به‌صورت سکه در می‌آمدند. این سکه‌ها وزن مشخصی داشتند و نشانگر میزان مشخصی ارزش بودند. با اینکه این پولِ کالایی کاربردی‌تر از مدل‌های پیشین پول بود، امکان تقلب و دستکاری در آن وجود داشت، زیرا سکه‌های طلا پس از مدتی ممکن بود دچار خراشیدگی و فرسودگی شوند. در سال ۱۸۷۵ بود که یک اقتصاددان با نام ویلیام استنلی جونز (William Stanley Jevons) مفهومی به نام «پول نماینده» را تعریف کرد که در نهایت منجر به پدیده انتشار اسکناس بانکی شد. اما این اسکناس‌ها پشتوانه داشتند. اسکناس درآن زمان نماینده مقداری مشخص از طلا بود که در خزانه بانک نگهداری می‌شد. با این فرض که این بانک‌ها، گزینه‌ای امن برای ذخیره طلای پشتوانه این اسکناس‌ها بودند، پولِ نماینده به‌عنوان یک ابزار خوب برای ذخیره ارزش و درعین‌حال، واسطه‌ای بی‌دردسر برای تبادلات اقتصادی مطرح شد، زیرا حمل آن به‌مراتب ساده‌تر از حمل طلا بود.

اسکناس 50 دلاری قدیمی

یک اسکناس ۵۰ دلاری قدیمی با پشتوانه طلا


در سال ۱۹۴۴ و طی جنگ جهانی دوم، نمایندگانی از ۴۴ کشور دنیا بر سر یک نظام پولی که نظام برتون وودز (Brettom Woods system) نام داشت به توافق رسیدند. کشورهای شرکت‌کننده در این نظام قبول کردند که حساب‌های بین‌المللی خود را در قالب دلار آمریکا تعریف کنند تا به‌این‌ترتیب بتوانند ارز خود را به طلا را با قیمت ثابت ۳۵ دلار به ازای هر اونس که توسط دولت آمریکا تعیین شده بود تبدیل کنند. نتیجه این شد که دلار آمریکا به پول مرجع تبدیل شد و همه ارزهای دنیا تحت سلطه آن قرار گرفتند. به‌خاطر موقعیت بالای ایالات متحده در این نظام، فرانسوی‌ها آن را «امتیاز گزاف آمریکا» نامیدند.

اسکناس 10 دلاری

یک اسکناس قدیمی ۱۰ دلاری که پشتوانه‌ای ندارد

تا چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، این نظام به خوبی عمل می‌کرد. بااین‌حال، به‌خاطر موجودی منفی در پرداخت‌ها، افزایش حجم بدهی‌های دولت آمریکا که به‌خاطر جنگ ویتنام ایجاد شده بود و نیز تورم ایجاد شده توسط فدرال رزرو (که پول بیشتری از طلای پشتوانه منتشر می‌کرد)، دلارهای موجود در سال‌های دهه ۱۹۶۰ پشتوانه واقعی نداشتند. به‌همین‌دلیل، در اوایل سال‌های دهه ۱۹۷۰ بود که برخی از کشورهای اروپایی، تصمیم به ترک نظام برتون وودز و تبدیل دلارهای خود به طلا گرفتند که همین اقدام سبب افزایش هر چه بیشتر تورم و بیکاری شد.

ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۱ یک سری اقدامات اقتصادی جدید را اجرایی کرد که بعدها به شوک نیکسون معروف شد. در این اقدامات، دولت ایالات متحده به صورت یک طرفه اقدام به لغو امکان تبدیل دلار به طلا کرد. در نتیجه، دلار به یک پول بی‌پشتوانه (پول فیات یا دستوری) تبدیل شد. این پول به‌صورت ذاتی فاقد ارزش است و ارزش آن صرفا توسط دولت تعیین می‌شود. امروزه بیشتر پول‌های ملی کشورهای مختلف در همین دسته قرار می‌گیرند.

پول بی‌پشتوانه چطور ایجاد شد؟

نیکسون با بیان اینکه «اکنون در اقتصاد از طرفداران مکتب کینزی هستم» دستور لغو امکان تبدیل دلار به طلا را صادر کرد. منظور از اقتصاد کینزی، نظریه‌ای در اقتصاد کلان است که بر انجام یک سری اقدامات از سوی سیاست‌گذاران برای تثبیت نوسانات در چرخه‌های کسب‌وکار تأکید دارد.

طرفداران مکتب کینزی بر این باورند که برای مهار بیکاری در دوره‌های رکورد، بهترین کار این است که دولت پول قرض دهد (تسهیل کمّی) و آن را برای زیرساخت‌های عمومی صرف کند. آنها بر این باورند که جریان پول در نهایت به تمام بخش‌های اقتصاد رسوخ می‌یابد و زمینه رونق را فراهم می‌کند.

واضح‌ترین راه برای ایجاد جریان پول جدید در اقتصاد، تولید پول جدید است. فقط بانک‌های مرکزی (نظیر فدرال رزرو در ایالات متحده و یا بانک مرکزی اروپا در اروپا) مجاز به تولید پول فیزیکی (ضرب سکه و چاپ اسکناس) هستند. بانک‌ مرکزی این پول‌های جدید را به دولت و یا بانک‌های خصوصی می‌دهد تا به توزیع آن در اقتصاد بپردازند. این جریان پول جدید سبب تورم می‌شود، زیرا قدرت خرید پول جدید با افزایش حجم آن به‌تدریج کاهش می‌یابد که این مسأله تهدیدی برای عملکرد آن به‌عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش است.

قدرت خرید دلار

کاهش شدید قدرت خرید دلار در طول تاریخ

این پول جدید (یا به تعبیر تخصصی‌تر، اعتبار) به‌تدریج در اقتصاد به گردش در آمد که دلیل آن نیز بانکداری ذخیره کسری است که الگویی رایج برای بیشتر نظام‌های بانکی در سراسر دنیا به شمار می‌رود. بانکداری ذخیره کسری (بر خلاف بانکداری ذخیره کامل) فقط ملزم به ذخیره درصدی مشخص از مجموع پولی است که قرض‌دهندگان و سپرده‌گذاران به آن داده‌اند. مثلا اگر ۱ میلیون تومان در بانک پس‌انداز کنید بانک فقط چند درصد از پول شما را در صندوق‌های خود نگهداری می‌کند.

به‌همین‌دلیل، ایجاد حتی حجمی اندک از پول جدید توسط بانک مرکزی موجب می‌شود حجم به‌مراتب بیشتری پول وارد چرخه اقتصادی شود. ضعف در بانکداری ذخیره کسری تا حد زیادی به‌خاطر این پیش‌فرض است که بسیاری از افراد سپرده‌گذار در بانک‌ها به‌صورت همزمان به پول خود نیاز ندارند و همه آنها به این نظام اعتماد می‌کنند. اگر مردم اعتماد خود را به این نظام بانکی از دست بدهند و بخواهند پول‌شان را از بانک‌ها بیرون بکشند، این نظام متلاشی خواهد شد. این پدیده را بحران بانکداری نیز می‌نامند.

طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ که بحران مالی در دنیا روی داد، بحران بانکداری گریبان چندین بانک را گرفت. با اینکه امکان تعیین فقط یک عامل برای ایجاد این بحران وجود ندارد، روشن است که «وام‌دهی درجه دو» نقش مهمی در ابتدای شکل‌گیری این بحران داشت. وام‌دهی درجه دو به‌معنای قرض‌دادن پول به کسی است که در بازپرداخت وام قبلی خود دچار مشکل است. طی دوران بحران مسکن آمریکا در سال ۲۰۰۸، برخی افراد برای خرید خانه پول قرض گرفتند، زیرا امیدوار بودند که قیمت خانه افزایش می‌یابد و همین سبب ایجاد حباب شد.

برخی بانک‌ها پولی بیشتر از معمول را به افراد برای خرید خانه‌هایی که قیمت‌شان بیش از حد گران شده بود می‌پرداختند که این رویکرد مشکل‌ساز شد. بانک‌ها یک خطای دیگر هم انجام دادند و آن هم اینکه این بدهی‌ها را در قالب یک سری محصولات مالی پیچیده‌تر (نظیر اوراق قرضه با پشتوانه رهنی) به مؤسسات دولتی یا بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌فروختند. در نتیجه، این دومینوی بدهی به‌شدت در همه ارکان بدنه نظام اقتصادی گسترش یافت و تأثیری منفی نیز بر آن گذاشت.

بحران مالی

دومینوی سقوط – وقتی ضعف سیستم بانکداری اقتصاد جهان را نابود می‌کند

بی‌ثباتی در اقتصاد جهانی همچنان به‌صورت زنجیروار ادامه یافت و به بحران بدهی اروپا در سال ۲۰۰۹ رسید. برخی کشورهای اروپایی (یونان، پرتغال، اسپانیا، ایرلند و قبرس) نمی‌توانستند بدهی‌های دولتی خود را بازپس دهند و یا به بانک‌های مقروض خود کمک کنند. اتحادیه اروپا و بانک مرکزی اروپایی به‌منظور جلوگیری از ورشکستگی سایر کشورهای اروپایی و نیز جلوگیری از برهم‌خوردن ثبات این اتحادیه، به کمک مالی به آنها پرداخت.

مدل اقتصادی کینزی و مدل اقتصاد نئولیبرالی (که در دهه ۱۹۸۰ پدیدار شد) به افزایش تولید ناخالص ملی سالیانه کمک کرد. تولید ناخالص ملی معیاری برای سنجش ارزش محصولات و خدمات تولید شده در هر سال است. البته این اقدام به قیمت افزایش بدهی‌های ملی تمام شد. پس از پایان بحران مالی دهه ۱۹۷۰، بدهی ملی ایاالت متحده از میزان تولید ناخالص ملی آن هم بیشتر شد که این نشانگر افزایش تدریجی و نگران‌کننده این بدهی است.

منتقدانی همچون رون پاول که نامزد سابق ریاست جمهوری در ایالت متحده بود بر این باور است که نظام کنونی مالی در این کشور حباب دارد و اگر این نظام به استاندارد طلا بازنگردد، این حباب خواهد ترکید. با اینکه پاول جزو طرفداران پول دارای پشتوانه طلاست، ارزهای دیجیتالی نظیر بیت کوین را نیز جایگزینی جذاب می‌داند.

حباب پول

بیت کوین چه تفاوتی با پول بدون پشتوانه دارد؟

در ۳۱ اکتبر ۲۰۰۸ و طی بحران مالی ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، یک فرد گمنام به نام ساتوشی ناکاموتو گزارش (وایت پیپری) را با عنوان «بیت کوین: یک سیستم همتابه‌همتای پول الکترونیک» را منتشر کرد. همان طور که از نامش هم پیداست، بیت کوین به‌صورت یک پول دیجیتال عرضه شد که می‌توان آن را از یک فرد به فردی دیگر فرستاد، بدون اینکه نیازی به نهادهای مالی واسطه باشد.

ناکاموتو یک سکه الکترونیکی را به‌صورت زنجیره‌ای از امضاهای دیجیتال توصیف کرد و به تشریح عملکردش بر یک شبکه غیرمتمرکز از نودها که بر اساس سازوکار اجماع و یک سری مشوق‌ها (ماینینگ) پیش می‌رود پرداخت. ایده ارسال پول دیجیتال از یک نفر به فردی دیگر،‌ آن هم بدون واسطه و به‌شکلی مقاوم در برابر دخالت طرف سوم به اندازه کافی حیرت‌انگیز بود. اما این همه ماجرا نیست.

یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های اقتصادی بیت کوین این است که حداکثر مقدار آن ۲۱ میلیون واحد است. این بدان معناست که هرگز نمی‌توان به رقمی بیشتر از ۲۱ میلیون واحد دست یافت و همین موجب کمیابی آن می‌شود. اما این شبکه، پاداش‌هایی نیز برای مشارکت‌کنندگان دارد. برای تشویق افراد برای حضور در شبکه و تأیید تراکنش‌ها، در ابتدا در هر بازه زمانی که یک بلاک تکمیل می‌شد، ۵۰ بیت کوین جدید ایجاد و به‌عنوان پاداش داده می‌شد. پس از تکمیل ۲۱۰ هزار بلاک (حدود ۴ سال) این میزان پاداش نصف می‌شد و این بدان معناست که تورم پولی بیت کوین در گذر زمان کم می‌شود که گاهی آنها کاهش تورم هم می‌نامند. همچنین می‌توان انتظار داشت که بیت کوین‌های در گردش در گذر زمان باز هم کاهش ‌یابند که دلیل آن نیز عدم امکان دسترسی به برخی بیت کوین‌ها به‌خاطر گم شدن کلیدهای خصوصی آنهاست. در زمان نگارش این مطلب، حدود ۸۴ درصد از حداکثر بیت کوین‌های قابل استخراج، تولید شده است و نرخ تورم سالانه آن نیز ۳/۷۸ درصد است. پس از نصف شدن بعدی پاداش‌ها که احتمالا در حدود ۲۵ می سال ۲۰۲۰ روی می‌دهد، تورم مالی بیت کوین به ۱/۸ درصد کاهش می‌یابد. از دیدگاه طرفداران، بیت کوین به‌خاطر کمیابی ذاتی خود، می‌تواند همانند طلای دیجیتال باشد و از این قابلیت برخوردار است که به استاندارد پایدار پولی در دنیای آینده تبدیل شود.

روند تورم بیت کوین

روند تورم در بیت کوین – رو به صفر

با وجود نوسانات قیمت بیت کوین، اطمینان‌خاطر موجود از عدم افزایش ناگهانی نرخ تورم موجود در آن سبب می‌شود بتوان آن را به‌عنوان «ارز احتیاطی» و یا «پول سالم» دانست، زیرا به حفظ قدرت خرید در گذر زمان کمک می‌کند. برای نمونه، ابرتورم در ونزوئلا نرخی برابر با یک میلیون درصد در سال دارد. مردم ونزوئلا با خرید بیت کوین، قطعا ریسک کمتری را تجربه می‌کنند.

برای اینکه قدرت خرید در گذر زمان حفظ شود، قیمت فروش سرمایه موردنظر باید حداقل با قیمتی که خریداری شده برابر باشد. اما چه چیزی قیمت یک سرمایه را تعیین می‌کند؟ پاسخ این سؤال به نظریه اقتصادی مورد استفاده برای تحلیل بستگی دارد.

مکتب کلاسیک اقتصاد که در قرن هیجدهم و نوزدهم به‌عنوان چهارچوب غالب در مباحث اقتصادی مطرح بود، می‌گوید که قیمت با هزینه‌های عینی تولید تعیین می‌شود. اگر از دیدگاه مکتب کلاسیک اقتصاد به بیت کوین نگاه کنیم، قیمت آن باید بر اساس هزینه استخراج (شامل هزینه سخت‌افزار و برق) محاسبه شود. در سال ۲۰۱۸، برخی از مزارع استخراج بیت کوین به خاطر کاهش قیمت بیت کوین تعطیل شدند. بالاتر بودن هزینه تولید نسبت به درآمد ناشی از فروش سبب شد استخراج بیت کوین در کوتاه مدت سوددهی لازم را نداشته باشد. بااین‌حال، برخی از ماینرها هم بودند که با وجود ضرردهی همچنان به استخراج بیت کوین می‌پرداختند، زیرا انتظار داشتند که قیمت بیت کوین‌هایی که به دست می‌آورند در آینده افزایش یابد. این نشان می‌دهد که قیمت بیت کوین فقط به هزینه استخراج آن بستگی ندارد. با اینکه نظریه مکتب کلاسیک اقتصاد انتظار دارد که قیمت از هزینه‌های تولید پیروی کند، این امر در مورد بیت کوین صدق نمی‌کند و در مقابل، هزینه تولید به قیمت وابسته است.

بر اساس دیدگاه‌های نئوکلاسیک اقتصادی (که پس از مکتب کلاسیک تعریف شدند و در قرن بیستم هم از محبوبیت بالایی برخوردار بودند) قیمت به تعادل بین عرضه و تقاضا بستگی دارد. در بیت کوین می‌بینیم که عرضه فقط اندکی می‌تواند افزایش یابد و در نتیجه، قیمت فقط به تقاضا بستگی دارد. وقتی تقاضا بالا می‌رود، قیمت نیز بالا می‌رود و با کاهش تقاضا نیز قیمت کاهش می‌یابد.

مکتب اتریش نیز یکی از مکاتب اقتصادی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت. این مکتب که طی بحران اقتصادی سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ بسیار مورد توجه قرار گرفت، دیدگاه‌های کلاسیک و نئوکلاسیک را درباره شیوه تعیین قیمت رد می‌کند. مکتب اتریش می‌گوید که هزینه‌های تولید بر اساس یک سری عوامل غیرملموس دیگر که به ارزش کاربردهای جایگزین از منابع کمیاب بستگی دارد تعیین می‌شود و نیز تعادل میان عرضه و تقاضا نیز بر اساس سلیقه افراد مشخص می‌شود. مکتب اتریش بر اهمیت کمیابی و نیز جلوگیری از مداخله دولتی تأکید دارد. این مکتب با مدل‌های فعال اقتصادی که در واقع بر اساس تورم پولی و نیز قانون‌گذاری دولتی استوار هستند در تناقض است. از آنجا که بیت کوین با چنین تفسیری سازگار است، مکتب اتریش به‌شدت در میان طرفداران بیت کوین محبوب است و هواداران مکتب اتریش نیز به بیت کوین علاقه‌مندند.

پول علاوه بر اینکه باید قدرت خرید را در گذر زمان حفظ کند، باید بتواند به‌شکلی مطمئن ذخیره شود و دوباره مورد استفاده قرار گیرد. فقط در این صورت است که می‌توان از آن به‌عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش نام برد. در زمان نگارش این مطلب، ده سال از عمر بیت کوین می‌گذرد و این ارز دیجیتال در ۹۹/۹۸ درصد از مواقع در این بازه ده ساله دچار نوسان بوده است. بااین‌حال، بیت کوین هنوز هم در زمینه ذخیره بی‌دردسر، استفاده و فروش در مقادیر بالا با مشکل روبروست و این مشکل به‌ویژه برای افراد عادی و غیرمتخصص به‌مراتب بیشتر است. اگر رابط کاربری در گذر زمان بهبود یابد، راه‌حل‌های واسطه بهتری نیز عرضه خواهد شد، امکان نقدشوندگی بیشتر شده و شبکه نیز در برابر حملات احتمالی قدرتمندتر می‌شود. به‌این‌ترتیب، فرآیند تحول پولی بیت کوین نیز به‌تدریج ادامه می‌یابد.

اثر لیندی بیت کوین

اثر لیندی: روند بیت کوین نسبت به ارزش بازار برای تبدیل شدن به ارز جهانی

نگاهی به سایر ارزهای دیجیتال

بیت کوین اولین ارز دیجیتالی بود که توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرد. اما اندکی پس از آن، ارزهای دیجیتال دیگری نیز به بازار آمدند که برخی از آنها برخی قابلیت‌های فنی یا اقتصادی بیت کوین را بهبود داده و یا قابلیت‌های بیشتری داشتند (که برای نمونه می‌توان به قراردادهای منعطف هوشمند اشاره کرد). به‌خاطر برخورداری بیت کوین از امتیاز اول بودن و نیز اثر لیندی (که می‌گوید عمر مورد انتظار هر فناوری با عمر فعلی‌اش متناسب است)، سایر ارزهای دیجیتال باید بهبود قابل‌توجهی نسبت به بیت کوین داشته باشند تا بتوانند مخاطب بیشتری جلب کرده و از اثر شبکه‌ای بیت کوین پیشی بگیرند. بیت کوین از نظر بیشتر افراد، معیار ارزهای دیجیتال است و بیشترین خریدوفروش ارزهای دیجیتال در صرافی‌ها نیز بیت کوین را شامل می‌شود. با اینکه توضیح درباره تفاوت‌ها بین ارزهای دیجیتال و بیت کوین در این مقاله نمی‌گنجد، باید بدانید که دو نظریه اقتصادی به‌خاطر پدیدار شدن ارزهای دیجیتال مختلف مطرح شده است.

نظریه پروتکل‌های چاق (fat protocols) که اولین بار توسط جول مونگرو در سال ۲۰۱۶ مطرح شد، به مقایسه ارزش انباشت اینترنت سنتی و اینترنت غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین می‌پردازد. این نظریه می‌گوید که اینترنت موجب ایجاد حجم بسیار گسترده‌ای از ارزش شده است. اما اگر به مسأله توزیع این ارزش ایجاد شده فکر کنیم، خواهیم دید که یک سری پروتکل‌های «لاغر» و یک سری اپلیکیشن‌های «چاق» وجود دارد. هیچ کسی مالک پروتکل‌های متن باز اینترنت (نظیر TCP/IP یا HTTP) نیست. اما همین پروتکل‌ها زمینه را برای بزرگ شدن اپلیکیشن‌هایی نظیر گوگل، فیسبوک و آمازون فراهم کردند و این اپلیکیشن‌ها نیز حجم زیادی از ارزش را به خود اختصاص می‌دهند.

نظریه پروتکل‌های چاق می‌گوید که اینترنت مبتنی بر بلاک چین، رویکردی برعکس را دارد. بر خلاف اینترنت فعلی، در اختیار داشتن سرمایه‌ (نظیر بیت کوین و یا اتر) برای استفاده از پروتکل‌های بلاک چین ضروری است. به‌همین‌دلیل، بهره‌گیری از پروتکل‌های بلاک چین سبب افزایش تقاضا برای این توکن‌ها شده و همین ارزش آنها را افزایش می‌دهد. استقبال موفق از اپلیکیشن‌های قرار گرفته بر روی این پروتکل‌ها به صورت خودکار به افزایش تقاضا برای سرمایه‌های بنیادین پروتکل بلاک چین می‌انجامد و همین امر موجب می‌شود ارزش این پروتکل افزایش یابد. نظریه پروتکل‌های چاق می‌گوید که ارزش انباشتی پروتکل بلاک چین همواره سریع‌تر از ارزش اپلیکیشن‌های قرار گرفته بر روی آن افزایش می‌یابد.

ارزش ارزهای دیجیتال در چیست و چه پشتوانه‌ای دارند؟

معمولا ارز دیجیتالی که می‌تواند به‌صورت مستقل عمل کند را «سکه» یا «کوین» می‌نامند (نظیر بیت کوین یا اتر) و در مقابل، ارزهای دیجیتالی که به یک ارز دیجیتال دیگر به‌عنوان پلتفرم وابسته هستند هم «توکن» نامیده می‌شوند (مثل آگر- Augur). توکن‌ها معمولا برای جذب سرمایه (عرضه اولیه سکه-ICO) فروخته می‌شوند و از آنها به‌عنوان پول داخل یک نرم‌افزار خاص و یا به‌عنوان نماد دیجیتال یک سرمایه (نظیر امتیاز یک نرم‌افزار، دارایی‌های مجازی در یک بازی و …) مورد استفاده قرار می‌گیرند. در سال ۲۰۱۷ که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پررونق بود، توکن‌ها هم از محبوبیت بالایی برخوردار بودند و هزاران توکن ایجاد شده و در سال ۲۰۱۸ شاهد کاهش قابل‌توجهی در قیمت آنها بودیم. به‌همین‌دلیل، ارزش انباشته شده در پروتکل‌های چاق به‌صورت خاص به توکن‌ها اشاره دارد.

نظریه بعدی هم مسأله سرعت توکن است که به تشریح حالتی می‌پردازد که در آن، اگر عرضه یک توکن ثابت باشد، افزایش در تقاضا به‌صورت خودکار سبب افزایش قیمت می‌شود. مسأله سرعت توکن می‌گوید که ارزش میانگین شبکه به حجم کل تراکنش‌ها تقسیم بر سرعت انجام تراکنش‌ها بستگی دارد.

 حجم کل تراکنش‌ها ÷ سرعت انجام تراکنش‌ها = ارزش میانگین شبکه

این مسأله به زبان ساده می‌گوید که ارزش کوین‌ها و یا توکن‌هایی که مردم نگه می‌دارند به‌تدریج بیشتر از ارزش توکن‌هایی خواهد شد که از نظر مردم کم‌ارزش است و آنها را می‌فروشند.

به‌عنوان‌مثال، مردم ممکن است بیت کوین را به این دلیل نگه دارند که انتظار دارند به یک پول بین‌المللی در آینده تبدیل شود. با این فرض، نگهداری بیت کوین به مدتی طولانی کاری منطقی خواهد بود. اگر افراد زیادی تأکید به نفروختن کوین‌های خود داشته باشند، مقدار عرضه آن کاهش یافته و در نتیجه، حتی یک افزایش کوچک در تقاضا سبب اوج‌گیری ناگهانی قیمت می‌شود.

بااین‌حال، وقتی افراد کوین یا توکنی را که فکر می‌کنند از شانس کمتری برای حفظ ارزش و قدرت خریدشان برخوردار است به دست می‌‌آورند، احتمال اینکه آن را فروخته و چیز دیگری به جای آن بخرند افزایش می‌یابد. در این میان، توکن‌هایی که کاربردهای بسیار مشخص و محدودی دارند (نظیر توکن‌های ویژه برخی بازی‌ها) و یا کوین‌ها و توکن‌هایی که در گذر زمان دستخوش تورم می‌شوند، بیشتر از نظر کاربران نامطلوب بوده و به احتمال زیاد آنها را نگه نمی‌دارند.

نتیجه‌گیری

نمی‌توانیم بگوییم که یکی از این نظریه‌ها درباره ارزش ارزهای دیجیتال و یا حتی پول کاملا درست است. بااین‌حال، این امر که ارزش یک ویژگی نسبتا غیرعینی برای یک دارایی به شمار می‌رود و به تقاضا (به ویژه در آینده) بستگی دارد، به نظر کاملا پذیرفته شده می‌‌آید. افزون بر این، قابلیت مقاومت در برابر دخالت‌ حکومت‌ها سبب شده پول دیجیتال با الگوی تورمی قابل پیش‌بینی به‌عنوان جایگزینی بالقوه برای نظام مالی کنونی (فارغ از دیدگاه‌های مختلف در نظریات اقتصادی) مطرح شود. آیا ارزهای دیجیتال می‌توانند به‌عنوان یک الگوی نوین از پول که کاربردش ساده است و درعین‌حال از امنیت بالایی برخوردار است در سراسر جهان به کار گرفته شود؟ شاید قضاوت در این باره زود باشد. اما اگر ارزهای دیجیتال بتوانند به آن مرحله برسند، بی‌تردید پدیده بسیار جالبی خواهند بود.

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟


اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

اعتماد مفهومی است که از یک سو بیش‌ از حد به آن پرداخته شده و از سوی دیگر بسیار بد تعریف شده است.

همه می‌دانیم که اعتماد تا چه‌اندازه در تعاملات انسانی به‌ویژه در دادوستد اهمیت دارد. با این‌حال، سازوکار اعتماد هنوز به‌خوبی مشخص نیست و یا درک نشده است. چیزی که مشخص است این است که راه میان‌بری به‌سوی اعتماد وجود ندارد. اعتماد به زمان نیاز دارد.

چگونه مردم به چیزی اعتماد می‌کنند؟

چرا اعتماد به پول مهم است؟

از همه مهم‌تر، اعتماد چگونه درباره‌ی بیت کوین تحقق می‌یابد؟

در این مطلب، خواهیم دید که چگونه اعتماد به پول به‌وجود می‌آید.

اعتماد به پول به زمان نیاز دارد و هر ارزِ موفق باید قبل از هر چیز، طول عمر بیشتری داشته باشد.

سازوکار اعتماد به پول

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

اعتماد در اصل، همه‌چیزِ یک پول است. تعداد قابل‌قبولی از مردم باید باور داشته باشند که پول چیزی است که ارزش خودش را حفظ خواهد کرد، وگرنه آن را نگه نمی‌دارند. اگر مردم نخواهند پول را نگه دارند، ارزش پول آن‌قدر به روند نزولی ادامه خواهد داد تا زمانی که به‌کلی بی‌ارزش شود.

از زمان‌های گذشته، مردم به دانه‌های بلورین و سنگ رای (Rai Stones) سنگی که شبیه دایره است و در مرکز آن یک سوراخ وجود دارد) به‌عنوان پول اعتماد داشتند؛ زیرا این سنگ‌ها بسیار کمیاب بودند. اما به‌ محض اینکه کسی متوجه شد ساختن این اشیا کار سختی نیست، اشتیاق مردم نسبت به آن‌ها کاهش یافت. برای اینکه مردم به چیزی به‌ عنوان پول اعتماد کنند، باید به آن‌ها قبولاند که این پول کمیاب است. با این‌حال کمیاب بودن، فقط یکی از ویژگی‌های متعددی است که ما از پول انتظار داریم.

ویژگی‌های پول ایده‌آل

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

چاپ دلار و سایر پول‌های سنتی جهان نامحدود و وابسته به بانک‌هاست که موجب مشکلات اقتصادی برای مردم می‌گردد

از خصوصیات پول ایده‌آل می‌توان به کمیابی، دوام، مقاومت دربرابر سانسور، قابلیت تبدیل، تقسیم‌پذیری و قابلیت انتقال آن اشاره کرد و البته باید آن را به رسمیت بشناسند. این ویژگی‌ها را می‌توان به دو دسته‌ی متفاوت تقسیم کرد:

راحتی معامله: پول باید به‌ آسانی معامله شود. تقسیم‌پذیری، قابلیت انتقال، قابلیت تبدیل و به رسمیت شناختن آن در این دسته قرار می‌گیرند.

باارزش بودن: به این معنی که آیا شخص دیگری می‌تواند بدون اجازه‌ی شما آن را سرقت کند یا خیر. ویژگی‌های کمیابی، دوام و ابزار حامل بودن در این دسته قرار می‌گیرند.

بیت کوین هم بسیاری از این خصوصیات را دارد اما چیزی که بیت کوین را از انواع دیگر پول متمایز می‌کند، این است که بیت کوین هم دیجیتال است و هم غیرمتمرکز.

بیت کوین تنها پول دیجیتال جهان نیست. دلار آمریکا، طلای بازی World of Warcraft و دلار لیندن نیز دیجیتال هستند؛ اما هیچ یک از پول‌های دیجیتال تا زمانی که بیت کوین به‌وجود آمد، غیرمتمرکز نبودند.

به‌ همین‌ترتیب، بسیاری از پول‌های فیزیکی مانند طلا، نقره و نمک غیرمتمرکز هستند، اما دیجیتال نیستند. تمرکززدایی به بیت کوین ارزش داده است و دیجیتال بودن آن، کار با بیت کوین را راحت کرده است. بنابراین بیت کوین هر دو ویژگی اصلی پول ایده‌آل را دارد.

تمایل برای داشتن چیزهای کمیاب

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

انسان همیشه تمایلی درونی برای داشتن چیزهای کمیاب دارد. این موضوع را به‌ خوبی می‌توانیم در تبلیغات ببینیم؛ یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای ترغیب‌ کردن مردم برای خرید این است که بتوانید آنها را قانع کنید فلان محصول کمیاب است.

بااین‌حال، ارزشی که مردم به یک محصول می‌دهند به مدت‌زمانِ کمیابی آن بستگی دارد.

همان‌طور که می‌دانیم، برخی از کالاها عمر محدودی دارند. به‌عنوان مثال، وی (Wii) یک کنسول بازی خانگی است که توسط شرکت ژاپنی نینتِندو عرضه شد. ازآنجایی‌که شرکت نینتندو تعداد محدودی از این کنسول را تولید کرده بود، وقتی به بازار عرضه شد به قیمتی بسیار بیشتر از قیمت اصلی به‌ فروش رفت. وی کالای کمیابی به‌ شمار می‌رفت و چون دیگر تولید نمی‌شد، حتی ویِ دست‌دوم را هم به قیمت خوبی می‌خریدند.

با افزایش تولید وی، قیمت آن کاهش یافت. هیچ‌کس وی را نمی‌خرید که ۵ سال نگه‌ دارد و بعد دوباره بفروشد. فقط آن را می‌خریدند که با آن بازی کنند.

بنابراین پول هم باید کمیاب باقی بماند تا پول ایده‌آل باشد.

دو ویژگی دیگر که برای ایجاد اعتماد لازم است

در درازمدت، مردم باید باور کنند که کمیابی پول به مدتی طولانی ادامه خواهد یافت. این امر سبب می‌شود مردم به پول اعتماد کنند. در حالت ایده‌آل، این کمیابی باید تغییرناپذیر باشد.

ویژگی دیگر کمی مهم‌تر است: پول باید ابزار حامل باشد تا واسطه‌ها و اشخاص ثالث نتوانند آن را در اختیار بگیرند.

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

نکته‌ی قابل‌توجه در تغییرناپذیری و ابزار حامل بودن پول این است که اگر یک نقطه‌ی شکست مرکزی وجود داشته باشد، پول نمی‌تواند هر دوی این ویژگی‌ها را با هم داشته باشد. به‌عبارت ساده‌تر، اگر هر کسی غیر از صاحبِ اسمی پول بتواند کمیابی آن را برطرف کند یا آن را مصادره کند، صاحب پول مجبور می‌شود به نهاد دیگر اعتماد کند.

این به‌ طورکلی شرط خوبی نیست. شاید به قدرت مرکزی فعلی اعتماد داشته باشید، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها همیشه قدرت را در اختیار داشته باشند. در حقیقت، بسیاری از سازمان‌های متمرکز به‌ این‌ دلیل شکست می‌خورند که پس از مدتی دیگر نمی‌توانند در برابر وسوسه‌ی سوءاستفاده از چنین قدرتی مقاومت کنند.

عقاید کینزی‌ها

افرادی‌که موافق اقتصاد کینزی هستند بر این باورند که هر چه بیشتر خرج کنید، جریان اقتصادی بهتر حفظ می‌شود. بنابراین به‌ دنبال ایجاد پولی هستند که خرج‌کردن آن تا جایی‌که ممکن است راحت باشد. در سیستم کینزی تقریبا هر چیزی را به‌ آسانی (به‌ویژه با اعتبار) می‌توان خریداری کرد، به همین‌ دلیل است که معمولا افراد را به خرج‌کردن‌های بی‌محابا تشویق می‌کنند.اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

اما بی‌محابا خرج‌کردن در درازمدت ممکن است افراد را به خاک سیاه بنشاند، به‌ همین‌ دلیل بسیاری از مردم سعی می‌کنند پول‌شان را به‌ شکل هدف‌مند خرج کنند.

کینزی‌ها بر ویژگی‌های استفاده‌ی راحت از پول مانند تقسیم‌پذیری، قابلیت انتقال، به‌ رسمیت شناخته شدن و تا حدودی قابلیت تبدیل آن تأکید می‌کنند. البته به ویژگی‌های ارزشی پول مانند کمیابی، غیر قابل‌ تغییر بودن و ابزار حامل بودن نیز توجه دارند.

اتفاقاً دلیل ایجاد آلت کوین‌های مختلف هم همین راحتی استفاده از آنها عنوان شده است.

ارزش بلندمدت

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

پولی ارزش دارد که کمیاب، قابل اطمینان و بادوام باشد. این ویژگی‌ها معمولا با گردش سریع پول در تضاد هستند.

«قابلیت انتقالِ بیشتر» اغلب به معنای متمرکز کردن عملیات است؛ این یعنی یک نقطه‌ی مرکزی سریع‌تر می‌تواند تراکنش‌ها را پردازش کند.

«قابلیت تبدیلِ بهتر» به معنای متکی بودن به نقطه‌ی مرکزی است که در آن راهی برای سوءاستفاده‌ی ریاضیاتی از برخی مفروضات امنیتی (که ارزهای غیرقابل ردیابی ارائه می‌کنند) وجود ندارد.

بنابراین هرچه اتکا به نقطه‌ی مرکزی بیشتر شود (خواه به نهادهای مرکزی، خواه به سختی برخی مسائل ریاضی)، پول بی‌ارزش‌تر می‌شود. هرچه پول سریع‌تر و راحت‌تر ایجاد شود، امنیت، کمیابی و تمرکززدایی آن کمتر است.

پولی ارزش دارد که اعتماد مردم را به مرور زمان به‌‌دست آورد. وی (wii) فقط در یک دوره‌ی کوتاه با مبلغ زیادی خریدوفروش شد، بنابراین نمی‌توان آن را ذخیره‌ی ارزش خوبی دانست.

زمان داور نهایی است

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

معیار اصلی برای ارزش بلندمدت، زمان است. یک پدیده‌ی شناخته‌ شده به نام اثر لیندی (Lindy Effect) وجود دارد که می‌گوید «از هر چیز باثباتی در جهان انتظار می‌رود به‌اندازه‌ی طول عمرش باقی بماند».

شاید این موضوع درست باشد، زیرا فردی توانست این اثر را در نمایش‌های برادوی پیدا کند. او متوجه شد نمایشی که ۱۵ سال از عمرش می‌گذشت، به‌ طور متوسط ۱۵ سال دیگر هم روی صحنه اجرا می‌شد. اما نمایشی که یک سال از عمرش می‌گذشت، شاید فقط یک سال ادامه پیدا می‌کرد.

می‌بینید که تمرکزگرایی برای ارزش بلندمدت پول مضر است. نهادهای متمرکز با توجه به ماهیتشان آسیب‌پذیر هستند. این نهادها هرگاه با شکست مواجه شوند، هرچیزی را که به آنها وابسته است به‌ خطر می‌اندازند.

برعکس، یک شبکه‌ی غیرمتمرکز ماهیت ضد آسیب‌پذیری دارد. شکست‌های فردی بر گروه بسیار کوچکی تأثیر می‌گذارد و در نتیجه یک شبکه‌ی غیرمتمرکز می‌تواند اشتباهات بیشتری هم مرتکب شود. زیرا این اشتباهات به اعضای دیگر شبکه کمک می‌کنند که یاد بگیرند چه کاری را نباید انجام بدهند. این سبب قوی‌ترشدن شبکه می‌شود.

سوءاستفاده از اعتماد

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

بسیاری از نهادهای متمرکز با سوءاستفاده از خودِ اعتماد سعی می‌کنند کاری کنند که نیازی به اثبات اعتماد نداشته باشند. این نهادها به‌ جای اینکه واقعا ارزش اعتماد را در طول زمان اثبات کنند، تلاش می‌کنند به کمک رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات و وعده‌های مختلف این توهم را ایجاد کنند که اعتماد وجود دارد. ICO‌ ها، آلت کوین‌ها و هاردفورک‌ها به‌وفور از این تکنیک‌ها برای جلب اعتماد مردم استفاده کرده‌اند.

متأسفانه مردم بارها فریب این سوءاستفاده‌ها را خورده‌اند، با این‌حال این آشفته‌ بازار به آن‌ها درس‌های ارزشمندی می‌آموزد.

اولویت اصلی بیت کوین چیست؟

اعتماد به پول چیست و چگونه می‌توان به بیت کوین اعتماد کرد؟

اولویت بیت کوین این است که در درازمدت ارزش واقعی را به‌دست بیاورد. اما اولویت شرکت‌هایی مانند اَم‌وِی (Amway) و سایر طرح‌های مشابه این است که سعی کنند از طریق تبلیغات در کوتاه‌مدت ارزشی برای خودشان دست‌وپا کنند.

بیت کوین بر تمرکززدایی و تغییرناپذیری توجه دارد که در درازمدت به کمیابی آن می‌انجامد. در حالی‌که دیگران با اینکه این ویژگی‌ها را وعده داده‌اند، هیچ‌کدام مانند بیت کوین نتوانسته‌اند به آن‌ها دست یابند.

بیت کوین فقط روی یک چیز متمرکز است و آن زمان است. سال گذشته بیت کوین ثابت کرد که یک بازی ۶ ماهه نیست. بیت کوین یک بازی ۲۰ تا ۵۰ ساله است. بدترین چیز این است که بفهمید بازی را تمام وقت اشتباه بازی کرده‌اید.

خیلی دیر نیست، بازی تازه شروع شده است.

برنامه ترید یا برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟

بازار‌های مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معامله‌گری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیت‌های مالی هر فرد به شمار می‌آید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وب‌سایت آی‌جی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.

مهم‌ترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامه‌ی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامه‌ای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصت‌ها کجا هستند، خواهید داشت.

برنامه معاملاتی چیست؟

یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیم‌گیری در زمینه‌ی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامه‌ای منحصر به خودتان باشد. می‌توانید از برنامه‌ی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایه‌ی موجود، می‌تواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.

برنامه معاملاتی شما می‌تواند هر چیزی را که به نظر شما مفید می‌آید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:

  • انگیزه‌ی شما از یک معامله
  • تعهد زمانی (چقدر صبر خواهید کرد؟)
  • اهداف معاملاتی شما
  • نگرش شما نسبت به ریسک
  • سرمایه‌ موجود شما برای معامله
  • قوانین شخصی برای مدیریت ریسک
  • بازار‌هایی که می‌خواهید در آن‌ها معاملات خود را انجام دهید
  • راهبرد و استراتژی شما
  • مراحل نگه‌داری سوابق معاملات

یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص می‌کند. نمونه‌ای از یک راهبرد معاملاتی ساده می‌تواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.

چرا به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید؟

به عنوان یک معامله‌گر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌هایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معامله‌ی ایده‌آل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیم‌گیری‌های شما هر لحظه می‌تواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیم‌گیری احساسی در لحظات حساس منع می‌کند. مزایای برنامه معاملاتی عبارت‌اند از:

  • ترید آسان‌تر: تمام برنامه‌ریزی‌ها، از پیش انجام شده‌اند و شما می‌توانید طبق عوامل از پیش تعیین‌شده خود، ترید کنید.
  • اهداف واقع‌گرایانه‌تر: شما پیش‌تر از حد سود و ضرر خود آگاه هستید. این بدان معنا است که می‌توانید احساسات را از فرایند تصمیم‌گیری معاملاتی خود جدا کنید.
  • معاملات منظم‌تر: با پایبندی منظم به برنامه خود، می‌توانید متوجه شوید که چرا برخی معاملات کار‌ساز هستند و برخی دیگر نه.
  • فضای بیشتر برای بهبود عملکرد: تعریف روشی برای بایگانی تاریخچه معاملات، امکان درس گرفتن از اشتباهات گذشته و بهبود عقایدتان را فراهم می‌کند.

چگونه یک برنامه‌ی معاملاتی تنظیم کنیم

هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.

برنامه معاملاتی

۱-‌ انگیزه خود را مشخص کنید

شناخت انگیزه‌تان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا می‌خواهید ترید کنید و چیز‌هایی را که می‌خواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.

۲-‌ مقدار زمانی را که می‌توانید به معامله اختصاص دهید تعیین کنید

به این که چقدر زمان می‌توانید به فعالیت‌های معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا می‌توانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمه‌شب مدیریت کنید؟

اگر می‌خواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال دارایی‌هایی هستید که در مدت‌زمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدار‌ها استفاده می‌کنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.

صرف وقت کافی جهت آماده‌سازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیت‌هایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آماده‌سازی‌ها است.

۳-‌ اهداف خود را تعیین کنید

هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «می‌خواهم ارزش کل سبد دارایی‌های خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، می‌توانید میزان موفقیت خود را اندازه‌گیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.

همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معامله‌ی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:

  • معامله‌گری با استراتژی (Position trading): حفظ موقعیت معاملاتی برای هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها با این انتظار که در طولانی‌مدت، سود‌آور خواهند بود.
  • معامله‌گری با استراتژی نوسان‌گیری (Swing trading): حفظ موقعیت معامله برای چندین روز یا هفته برای کسب سود از حرکات میان‌مدت بازار.
  • معامله‌گری با استراتژی روزانه (Day trading): معامله در یک روز باز و بسته می‌شود. موقعیت هیچ معامله‌ای در طول شب باز نمی‌ماند و این امر مانع از ریسک شبانه می‌شود.
  • معامله‌گری با استراتژی تیغ‌زنی (Scalping): معاملات متعددی که در طول روز برای چند ثانیه یا چند دقیقه باز هستند تا سود‌های کوچکی ایجاد شده و در مجموع به سود بزرگی بدل شوند. در این روش، معامله‌گر از تک‌تک نوسانات استفاده کرده و اصطلاحا بازار را «تیغ‌زنی» می‌کند.

۴‌-‌ یک نسبت سود به ریسک (risk-reward) انتخاب کنید

پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آماده‌ی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدوده‌ی ریسک، مقوله‌ای پر‌اهمیت است. قیمت‌ها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امن‌ترین ابزار‌های مالی نیز با درجه‌ای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معامله‌گران تازه‌کار ترجیح می‌دهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کم‌تری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دید‌گاه شما دارد.

نسبت سود به ریسک
تعیین نسبت سود به ریسک

امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همه‌ی این‌ها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح می‌دهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایه‌گذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایه‌ای را که در ریسک قرار می‌دهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معامله‌ای ریسک کرده‌اید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.

به یاد داشته باشید که ریسک خود را می‌توانید با حد ضرر‌ها کنترل کنید.

۵-‌ سرمایه‌ای را که به معامله اختصاص می‌دهید، مشخص کنید

بررسی کنید که چقدر پول می‌توانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچ‌گاه نباید بیش از مبلغی را که می‌توانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایه‌ی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معامله‌گر حرفه‌ای باشید) از دست بدهید.

محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایه‌ی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.

۶-‌ دانش خود از بازار را ارزیابی کنید

جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.

ابتدا تخصص خود را در زمینه‌ی طبقه‌ی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که می‌توانید درباره‌ی چیزی که می‌خواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایت‌بخش ‌نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.

۷-‌ ثبت منظم معاملات خود را آغاز کنید

پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چرا‌که با این روش می‌توانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل می‌کند و چه چیزی نه.

علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامه‌ی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجه‌ی آن را یاد‌داشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.

نمونه‌ای از یک برنامه معاملاتی

شما می‌توانید با استفاده از پرسش و پاسخ‌های زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه‌ راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.

انگیزه من از انجام معامله چیست؟

برای مثال، من می‌خواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که می‌توانم درباره بازار‌های مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.

تعهد زمانی من چقدر است؟

زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسب‌تر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح می‌دهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار می‌گذارند. همواره توصیه می‌شود که ریسک خود را با حد ضرر‌ها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمی‌کنید (آفلاین هستید).

برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟
زمان‌بندی مناسب برای معامله

اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت من چیست؟

برای مثال، «می‌خواهم در نهایت ارزش سبد دارایی‌های خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم می‌گیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصت‌ها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، می‌خواهم در این مسیر ثابت‌قدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعه‌ی اخبار مالی حداقل برای دو‌ساعت در هفته، به یاد‌گیری ادامه دهم.

نسبت سود به زیان من چیست؟

برای محاسبه‌ی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که می‌خواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حد‌اکثر زیان بالقوه‌ی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.

توصیه می‌شود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کم‌تر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالا‌یی به شمار می‌آید.

چه مقدار سرمایه برای معامله کنار خواهم گذاشت؟

برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص می‌دهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایه‌گذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، می‌توانید این رقم را بالاتر ببرید.

در کدام بازار‌ها معامله خواهم کرد؟

برای نمونه، می‌خواهم در بازار‌های فارکس و کالا‌های سخت فعالیت کنم، زیرا این بازار‌ها را بیشتر از همه می‌شناسم. [کالا‌های سخت به کالا‌های استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته می‌شود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوری‌های نو زیاد باشد، می‌توانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنم.

چگونه معاملات و عملکرد خود را بررسی ‌کنم؟

برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز می‌کنم. با هر معامله، نکات را یاد‌داشت می‌کنم و صبح هر روز آن‌ها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمع‌بندی می‌کنم. شکست‌ها و موفقیت‌ها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت می‌کنم و هر سه ماه یک بار از یاد‌داشت‌هایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده می‌کنم.

جمع‌بندی

از مهم‌ترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی می‌کند.

در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معامله‌گر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایه‌ی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهم‌ترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.

بلاک چین چیست؟

بلاکچین چیست و چگونه کار می کند؟

اگر بیت کوین را می شناسید احتمالا در این بین نام بلاک چین (Blockchain) به گوشتان خورده است. در ادامه مطلب سعی داریم این مبحث از دنیای فناوری که بلاک چین چیست و کاربردهای آن را به زبان ساده توضیح دهیم.

در چند سال اخیر افراد بی شماری در مورد خرید و فروش بیت‌کوین و قابلیت‌های این ارز دیجیتال صحبت می‌کنند. از افراد تازه کار تا حرفه ای های دنیای فناوری ارزهای دیجیتال، همگی به این پدیده‌ی نوظهور و خاص قرن حاضر علاقه‌مند شده‌اند. اما افراد کمی در مورد اصلی ترین فناوری زیرساختی بیت‌کوین یعنی بلاک‌چین(Blockchain) که در واقع اساس بیت کوین بر پایة این تکنولوژی بنا شده است تحقیق کرده و اطلاعات کافی دارند. حتی در مورد این واقعیت که بلاک چین فقط به بیت کوین محدود نمی‌شود و هر نوع ارز دیجیتال دیگر نیز بر پایه همین فناوری ساخته شده اطلاعات چندانی ندارند.

گذری بر تاریخچه بیت کوین

فردی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۸ یک مقاله منتشرکرد. در این مقاله سعی کرد، به مفهوم بیت کوین به عنوان یک پول نقد الکترونیکی و نحوه کارکرد آن برای ارسال و دریافت پول بین دو نفر بدون واسطه و ناشناس بپردازد. از آنجایی که بیت‌کوین برای عملکرد خود از رمزنگاری استفاده می‌کند، دسته‌بندی ارز رمزنگاری شده برای آن پیشنهاد شد. البته اصطلاح ارز دیجیتال نیز از آن زمان رواج پیدا کرد.

هدف بیت‌کوین چه بود؟ در درجه اول هدفش تراکنش‌های مالی بود؛ اما در درجه بعدی محققان با بررسی فناوری زیرساختی آن، متوجه ظرفیت های بالای آن برای استفاده در صنایع دیگر شدند. ظرفیتی که می‌توانست برنامه های حرفه ای با رویکرد تکنولوژی مدرن برای صنایع مختلف بسازد. و این گونه بلاک‌چین، عنوانی بود که برای این فناوری زیرساختی وتاثیرگذار استفاده شد.

بلاک چین

بلاک چین چیست؟

ما برای انجام یک تراکنش مالی از یک واسطه نظیر بانک استفاده می‌کنیم. اما بلاک چین این امکان را به خریداران و فروشندگان (ارسال‌کنندگان و دریافت‌کنندگان پول مجازی) می‌دهد که به صورت مستقیم با هم در ارتباط باشند و نیاز به یک شخص ثالث به عنوان واسطه از بین برود. این شکل از تراکنش را «همتا به همتا» می‌نامند.

بلاک چین از رمزنگاری به منظور ایجاد امنیت درتبادلات و حتی خرید و فروش ارزدیجیتال استفاده می‌کند. بر خلاف سیستم‌های بانکی که دارای یک موقعیت مشخص و در اصطلاح متمرکز عمل می‌کنند، مرکزداده‌ای که بلاک چین‌ها در آن قرار دارند کاملا غیرمتمرکز بوده و در سراسر جهان پخش هستند. محل نگهداری بلاک چین‌ها را در اصطلاح «دفتر کل توزیع شده» می‌نامند. این دفتر کل برای همه اعضای شبکه و با جزئیات در دسترس است و حتی حساب، کتاب‌ها برای همه به‌صورت شفاف وجود دارد. این شبکه در واقع زنجیره‌ای از رایانه‌هایی است که درستی تراکنش‌های صورت گرفته بین شما و طرف مقابل‌تان را تایید می‌کنند و پس از تایید، آن را نیز به بلاک چین اضافه می‌کنند.

 ساختار بلاک چین به زبان ساده

 هر یک از بلوک های موجود در بلاک چین از قسمت های دیجیتالی اطلاعات که شامل سه بخش است تشکیل شده اند:

۱) اطلاعات مربوط به تراکنش های شما: به عنوان مثال تاریخ، زمان و مبلغ آخرین خرید بیت کوین شما.

۲) اطلاعات  شرکت کنندگان در معاملات: استفاده از امضای دیجیتال به جای نام واقعی شما، خرید شما بدون هیچ گونه اطلاعات شناسایی با استفاده از یک “امضای دیجیتال” منحصر به فرد ثبت می شود.

۳) هر بلوک اطلاعات متمایزی با دیگر بلوک ها دارد: همانطور که هریک از ما اثر انگشت داریم تا بتوانیم از یکدیگر متمایز شویم، هر بلوک کد منحصر به فردی به نام “هش” (hash) را ذخیره می کند که به ما امکان می دهد آن را از هر بلوک دیگر تشخیص دهیم. به این ترتیب بلوکهای مربوط به دو معامله با جزئیات یکسان، به دلیل کدهای منحصر به فرد آنها، از هم قابل تفکیک هستند.

بلاک چین چگونه کار می کند؟

بیایید برای درک بهتر کارکرد بلاک چین به تراکنش های بیت کوین بپردازیم. بلاک چین تمامی اطلاعات و جزییات تک تک تراکنش‌های صورت گرفته با این ارز دیجیتال را در خود ذخیره می‌کند و اگر یک کاربر بخواهد یک بیت کوین را بیش از دو بار معامله (یعنی کلاهبرداری کند) مانع آن می شود.

هر بلوک زمانی که داده های جدید را ذخیره می کند به بلاک چین اضافه می شود. و این گونه با زنجیره ای از چندین بلوک که بهم وصل شده اند عنوان کلی بلاکچین پدید می آید برای اینکه یک بلوک به بلاک چین اضافه شود، باید چهار اتفاق رخ دهد:

۱) یک معامله باید انجام شود.

۲) پس از خرید، معامله شما باید تأیید شود. این کار را  شبکه رایانه ها که بیش از هزاران رایانه هستند و در سراسر جهان گسترده اند انجام می دهند. این شبکه از طریق رایانه بررسی می کند که معامله مطابق سفارش شما انجام شده باشد.

۳) جای ذخیره هر معامله باید در دل یک بلوک باشد. پس از تأیید درستی معامله شما، اطلاعات در یک بلوک اختصاصی ثبت می شود. در آنجا، اطلاعات معامله شما در کنار بی شمار تراکنش مشابه قرار می گیرد.

۴) به هر بلوک باید هَش (کد) داده شود: پس از تأیید همه معاملات یک بلوک، باید به آن بلوک یک کد شناسایی منحصر به فرد به نام هَش داده شود. پس از گرفتن هَش اختصاصی، آن بلوک به بلاک چین اضافه می شود.

بلاک چین

چرا بلاک چین اهمیت دارد؟

فناوری بلاک چین و کاربردهایش بی نظیر و نامحدود است تقریبا می‌تواند در هر چیزی که تراکنش پذیر باشد از جمله نقل و انتقال پول، کالا یا املاک کاربرد داشته باشد.

بلاک چین بزرگترین مانع کلاهبردارن است، ‌ زیرا هر نوع معامله صورت گرفته با تمام جزییات آن در دفتر کل ثبت شده و همه طرفین معامله می‌توانند به این جزییات دسترسی داشته باشند.

بلاک چین برای چه کسانی در دسترس است؟

هر کسی در هر جای دنیا که به اینترنت دسترسی دارد می‌تواند از آن در تراکنش‌های خود استفاده کند.

با این وجود پژوهش‌های بسیاری که صورت گرفته نشانگر افزایش استفاده از این فناوری در دهه آینده است، علاقه به حوزه بلاکچین در دنیا رو به افزایش است ارائه دوره های دانشگاهی بلاکچین، برگزاری انواع کنفرانس ها و همایش های این حوزه، استفاده بانک‌ها و موسسات مالی، شرکت‌های بیمه و شرکت‌های فناوری از آن به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه‌ها، کاهش خطاهای سیتمی و افزایش کیفیت ارائه خدمات خود دلیلی بر این مدعاست.

 هنگامی که شما با هر رایانه ای که به شبکه بلاک چین متصل می شود یک کپی یا نسخه بروزرسانی شده از بلاک چین دارید، بنابراین هزاران یا میلیونها در مورد بیت کوین نسخه از همان بلاک چین در دسترس کاربران قرار دارد و به نوعی محتویات بلاک چین برای همه قابل مشاهده است.

 این  حجم از گستردگی اطلاعات بلاک چین در شبکه ای از رایانه ها دستکاری اطلاعات را دشوارتر می کند، زیرا یک هکر نیاز به دستکاری هر نسخه از بلاک چین در شبکه دارد که با این همه نسخه موجود تقریباً غیر ممکن است.

از سوی دیگر، با نگاهی به بلاک چین بیت کوین، خواهید دید که شناسایی کاربران عملا غیرممکن است، زیرا اگرچه تراکنش های ثبت شده در بلاکچین کاملاً ناشناس نیستند، اما اطلاعات شخصی کاربران تنها محدود به امضای دیجیتال یا نام کاربری آنها است. با این وجود سوالی که در اینجا پیش می آید بلاک چین چگونه می تواند امنیت کاربران را تامین می کند و به آن اعتماد کرد؟

بلاک چین چگونه امنیت کاربران را تامین می کند؟

 روش های بلاک چین برای ایجاد امنیت و اعتماد کاربران:

بلوک های جدید همیشه به شکل خطی و به ترتیب زمانی اضافه می شوند. بنابراین بلوک های جدید همیشه به پایان بلاک چین اضافه می شوند. هر بلوک در زنجیره دارای موقعیتی است به نام ارتفاع (height).

پس از اضافه شدن یک بلوک به انتهای بلاک چین دیگر کار تمام است و برگرداندن و دستکاری بلوک برای تغییر محتوای آن بسیار دشوار خواهد بود. زیرا هر بلوک با هش اختصاصی به خود، و همچنین هش مربوط به بلوک قبل از آن علامت گذاری شده است.

کدهای هش از طریق یک عملکرد ریاضی ایجاد می شوند که اطلاعات دیجیتال را به رشته ای از اعداد و حروف تبدیل می کند. در صورتی که این اطلاعات به هر طریق دستکاری و ویرایش شود، کد هَش نیز تغییر خواهد کرد. فرض کنیم یک هکر سعی کند اطلاعات تراکنش شما را دستکاری کند تا مجبور شوید بهای خرید خود را دوباره بپردازید. همین که اطلاعات معامله شما ویرایش شود هَش بلوک تغییر می کند؛ بلوک بعدی در زنجیره هنوز حاوی هَش قدیمی است و  قاعدتاً هکر باید آن را هم به روزرسانی کند؛ و سپس بلوک بعدی تا آخر به این ترتیب است، محاسبه مجدد همه این هَش ها به قدرت محاسباتی عظیم و غیرقابل تصوری نیاز دارد. به عبارت دیگر، پس از اضافه شدن یک بلوک به بلاک چین، ویرایش آن بسیار دشوار و حذف آن غیرممکن خواهد بود.

بلاک چین چه مشکلات و محدودیت هایی دارد؟

۱) اصطلاحات تخصصی: فناوری بلاک چین به دلیل نوظهوری دارای مجموعه واژگانی کاملا جدید است. خوشبختانه در طول این چند سال تلاش های متعددی در زمینه ارائه واژه نامه ها، تعاریف و فهرست های کامل و آسان انجام شده است.

۲) گستردگی شبکه : باید شبکه ای بزرگ از کاربران وجود داشته باشد که بلاک چین ها به سود کامل برسند. و همچنان بر سر این که آیا این گستردگی ایراد مهمی برای برخی از پروژه های مجاز بلاک چین ها هست یا نه بحث وجود دارد.

۳) هزینه تراکنش ها، سرعت شبکه : تبادلات بیت کوین که در چند سال اول حضورش تقریبا رایگان اعلام شد، اکنون هزینه های قابل توجهی دارد.

۴) نقص امنیتی غیرقابل اجتناب : در بیت کوین و سایر بلاک چین ها یک نقص امنیتی قابل توجه وجود دارد: اگر بیش از نیمی از رایانه هایی که به عنوان گره در شبکه فعالیت می کنند دروغ بگویند (دقت داشته باشید بیش از نیمی از رایانه ها)، دروغ به حقیقت تبدیل می شود. این نقص “حمله ۵۱ درصد” نامیده می شود و ساتوشی ناکاموتو در زمان راه اندازی بیت کوین به آن اشاره کرد. به همین دلیل استخرهای استخراج بیت کوین توسط جمع به دقت مورد نظارت قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که هیچ کس ناآگاهانه چنین نفوذی را در شبکه فراهم نمی آورد.

امیدواریم از این مقاله که به زبان ساده بلاکچین و کاربردهای آن را توضیح دادیم استفاده لازم را برده باشید، با تشکر از همراهی شما.