شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال، با پارامتری به نام عمق بازار یا «Market Depth» روبرو شده باشید. هر چند استفاده از ابزارهای گوناگون برای انجام معاملات میتواند کمی گیج کننده باشد، اما داشتن یک دانش کلی نسبت به مفاهیم اولیه بازار میتواند به معاملهگران کمک کند تا ریسک سرمایهگذاریهای خود را کم کرده و خرید و فروشهای خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند.
نمودار عمق بازار به زبان ساده میتواند میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار را در قیمتهای مختلف به ما نشان دهد. به عبارت دیگر عمق بازار عبارت است از مقدار سفارشهای ثبت شده برای خرید یا فروش یک دارایی در قیمتهای مختلف. استفاده از این روش میتواند دید خوبی نسبت به سطوح احتمالی عرضه و تقاضا یه به بیان دیگر، حمایت و مقاومتها، به همراه نحوه واکنش خریداران و فروشندگان نسبت به آنها ارائه دهد.
در زمان نگارش این مقاله که قیمت بیت کوین در محدوده ۸ تا ۹ هزار دلار در حال نوسان است، با استفاده از نمودار عمق بازار یا «Market Depth» میتوانیم بفهمیم، در قیمتهای بالاتر از ۹ هزار دلار چه مقدار سفارش فروش وجود دارد و یا در قیمتهای زیر ۸ هزار دلار، توزیع سفارشات خرید ثبت شده به چه صورت است.
برای روشنتر شدن موضوع، مثال زیر را در نظر بگیرید:
با نزدیک شدن به ماههای سرد سال میتوان پیشبینی کرد میزان تقاضا برای انرژیهای گرمایشی افزایش مییابد. سرمایهگذاران بازار بورس ایران که از میزان تقاضا برای این انرژیها آگاه هستند، با دانستن میزان عرضه و تقاضایی که برای آنها در ماههای سرد سال صورت خواهد گرفت، پیشبینیهای تقریبی در رابطه با قیمت این انرژیها انجام داده و بنابراین در بازار بورس ایران بر روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
بازار ارزهای دیجیتال نیز به همین صورت است. با این تفاوت که در این بازار با دسترسی داشتن به عمق بازار که میزان سفارشات ثبت شده، چه برای خرید و چه برای فروش را نشان میدهد، میتوان به پیشبینی دقیقتری نسبت به قیمت این ارزها در آینده دست یافت.
با توجه به تعاریفی که برای عمق بازار مطرح شد، بازار عمیق به بازاری گفته میشود که در آن خرید و فروش به آسانی انجام میشود و مدت زمانی که لازم است منتظر بمانیم تا خرید یا فروش ما انجام شود، کوتاه است.
به بیان دیگر در بازار عمیق، ورود یا خروج سرمایه به بازار نمیتواند تاثیر زیادی بر روی قیمت داشته باشد، زیرا به همان میزان که سفارشات خرید ثبت میشود، فروشنده نیز در بازار حضور دارد و سفارشات فروش هم ثبت شده است که به معنی نقدینگی بالای بازار است. به طور کلی در بازار عمیق، نقدینگی بالاست و قیمت روند منطقیتری را در پیش میگیرد بطوریکه نهنگها نمیتوانند تاثیر زیادی بر روی بازار داشته باشند.
اگر نمودار عمق بازار مربوط به جفت ارزهای مختلف را باهم مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که بین منحنی سبز رنگ که نشانه سفارشات خرید و منحنی قرمز که نشانه سفارشات فروش انجام نشده است، در جفت ارزهای مختلف فاصلههای متفاوتی وجود دارد که بر حسب درصد نشان داده شده است. این درصد، اختلاف بین قیمت نزدیکترین سفارشهای خرید و فروش را نسبت به آخرین قیمت بازار نشان میدهد. در واقع این شکاف فاصله بین بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش را نشان میدهد. هرچه این شکاف بین قیمت خرید و فروش کمتر باشد بیانگر این است که آن ارز به قیمتی اصلی خود نزدیکتر است و هزینههای معاملاتی آن کمتر و نقدینگی آن نیز بیشتر است.
نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که امکان لغو کردن سفارشات خرید و فروش در همه صرافیهای ارز دیجیتال وجود دارد و به همین دلیل برخی از سرمایهگذاران بزرگ بازار که به آنها نهنگهای بازار میگویند، اقدام به ثبت سفارش با حجم بالا در یک قیمت مشخص و سپس لغو آن میکنند.
مثلا فرض کنید قیمت فعلی بیت کوین ۸ هزار دلار است، یکی از نهنگهای بازار اقدام به ثبت سفارش خرید ۲۰,۰۰۰ واحد بیت کوین در قیمت ۷ هزار دلار کرده که از این طریق یک بازی روانی در بازار ایجاد کرده و این حدس را برای سرمایهگذاران دیگر به همراه خواهد داشت که در قیمت ۷ هزار دلار تقاضا برای خرید بیت کوین زیاد است و یک دیوار خرید در این قیمت ایجاد میشود. تشکیل دیوار خرید در قیمتی خاص، سبب به وجود آمدن این تفکر در بازار میشود که قیمت پایینتر از آن نمیآید.
بنابراین سرمایهگذاران خرد نیز اقدام به ثبت سفارش خرید در قیمتهای نزدیک ۷ هزار دلار میکنند و در نهایت بازار در جهتی که نهنگها میخواهند، هدایت میشود.
علاوه بر این، سفارشات استاپ لیمیت در صرافیها این امکان را فراهم کرده که بتوان در قیمتهایی بالاتر از قیمت فعلی سفارش خرید قرار داد. مثلا زمانی که قیمت بیت کوین ۸ هزار دلار است، میتوان سفارش خریدی قرار داد که به محض رسیدن قیمت به بیشتر از ۹ هزار دلار، سفارش خرید انجام شود.
اما سفارشهای استاپ لیمیت در نمودار عمق بازار قابل مشاهده نیست. هرچند سفارشات استاپ لیمیت، ممکن است برای دستکاری بازار توسط نهنگها قرار داده شود، اما دسترسی نداشتن به آنها در نمودار عمق بازار، معاملهگران را از بخش مهمی از اطلاعات محروم میکند. با نگاهی به نمودار عمق بازار میتوان متوجه شد که این نمودار فقط سفارشات محدود، یعنی سفارشات خریدی که از قیمت خرید فعلی پایینتر هستند و سفارشات فروشی که از قیمت فروش فعلی بالاترند را نشان میدهد و معاملهگران با این نمودار عملا به بخش مهمی از سفارشات فروش و خرید ثبت شده دسترسی ندارند.
در نمودار عمق بازار یک جفت ارز، در سمت چپ نمودار (بخش سبز) سفارشات خریدی وجود دارند که توسط خریداران قرار داده شده است. اگر به عنوان مثال جفت ارز بیت کوین تتر (BTC/USDT) را در نظر بگیریم، در سمت چپ نمودار که با رنگ سبز مشخص شده سفارشات خرید بیت کوین نشان داده شده و در سمت راست نمودار، سفارشات فروش بیت کوین ثبت شده است.
سفارشات خرید بیت کوین که در نمودار عمق بازار با رنگ سبز، مشخص شده است، آنهایی هستند که چون در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی بیت کوین ثبت شدهاند، فروشندهای حاضر به فروش بیت کوینهای خود با قیمت پیشنهادی آنها نشده و به همین دلیل سفارش آنها به صورت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
سفارشات فروش بیت کوین نیز به همین صورت است، یعنی چون فروشندگان، سفارش فروش بیت کوینهای خود را در قیمتی بالاتر از قیمت بازار ثبت کردهاند، هنوز خریداری پیدا نشده که حاضر باشد بیت کوینهای آنها را با قیمت پیشنهادیشان بخرد و بنابراین سفارش آنها در حالت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
در نمودار عمق بازار که یک طرف سفارشات خرید و در طرف دیگر سفارشات فروش انجام نشده را داریم، دو مفهوم به نامهای دیوارهای سبز و قرمز یا دیوارهای خرید و فروش نیز وجود دارند.
دیوار سبز رنگ یا دیوار خرید در نمودار عمق بازار زمانی اتفاق میافتد که حجم سفارشات خرید بسیار بیشتر از سفارشات فروش باشد. بیشتر بودن سفارشات خرید نسبت به سفارشات فروش به زبان ساده به معنای بیشتر بودن تقاضا نسبت به عرضه است.
همانطور که در شکل بالا معلوم است، در نزدیکترین سفارشات خرید و فروش ثبت شده با قیمت فعلی، تعداد سفارشات فروش ثبت شده تقریبا دو برابر سفارشات خرید است، بنابراین میتوان گفت که در این قیمت، دیوار فروش ایجاد شده منجر به نزولی شدن قیمت در کوتاهمدت میشود.
به عبارت دیگر، حجم زیاد سفارشات خرید در یک قیمت را میتوان هم ارز و هم معنی سطح حمایتی در آن قیمت دانست و حجم زیاد سفارشات فروش در یک قیمت را نیز برابر با سطح مقاومتی.
نکتهای که در تشخیص دیوارهای خرید و فروش باید به آن توجه کرد این است که دیوارها فقط زمانی معتبر هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد که به صورت تدریجی افزایش یافته باشند. افزایش ناگهانی سفارش خرید یا فروش در قیمتی که با قیمت سفارشات قبلی و بعدی خود فاصله زیادی دارد میتواند سرنخی باشد از اینکه آن سفارش توسط یک نهنگ و برای گمراه کردن خرده معاملهگران بازار قرار داده شده است.
دسترسی به نمودار عمق بازار در اکثر صرافیها امکانپذیر است. اما استفاده از این نمودار چیزی نیست که تحلیلگران بخواهند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند و معمولا از آن به عنوان یک ابزار کمکی استفاده میکنند که روند پیشبینی شده توسط آنها را تایید میکند.
محور افقی در نمودار عمق بازار نشاندهنده قیمتی است که در آن سفارش خرید یا فروش ثبت شده و محور عمودی، حجم سفارشات ثبت شده در آن قیمت را نشان میدهد.
در نمودار بالا که نمودار بیت کوین بر حسب تتر است، محور افقی سفارشات ثبت شده برای خرید یا فروش را بر حسب تتر و محور عمودی تعداد بیت کوینهای ثبت شده برای خرید یا فروش را در قیمتهای مختلف نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا واضح است، مقدار ۲۲.۴ بیت کوین، از قیمت ۸,۰۹۸ تا ۸,۱۰۵ دلار برای فروش قرار گرفتهاند.
همانطور که از شکل نمودار عمق بازار نیز مشخص است، یک نمودار تجمعی است. یعنی مقدار سفارشات در هر قیمت با مقدار سفارشات قبلی جمع زده شده و نقطه بعدی نمودار بدست میآید.
برای پیدا کردن تعداد سفارشات خرید ثبت شده در قیمت ۹ هزار دلار، تمام سفارشات خرید ثبت شده در ۹ هزار دلار و کمتر از آن (تا قیمتی که در آن لحظه در حال معامله است) با هم جمع میشوند. به همین دلیل است که اگر به نمودار عمق بازار هر جفت ارزی از وسط نگاه کنیم، چه در قسمت سفارشات خرید (منحنی نمودار سبز رنگ) و چه سفارشات فروش (منحنی قرمز رنگ)، نمودار به صورت پلهای و صعودی است.
نمودار عمق بازار که بر اساس سفارشات خرید و فروش انجام نشده در صرافیهای مختلف رسم میشود، میزان عرضه و تقاضا برای یک جفت ارز را در آینده نزدیک نشان میدهد. با استفاده از این نمودار میتوان مشخص کرد اگر سفارشات خرید و فروش انجام نشده در آینده با موفقیت انجام شود، یعنی سفارشی به آن اضافه نشده و همچنین از بین سفارشهای موجود نیز سفارشی لغو نشود، روند حرکت قیمت به چه صورت خواهد بود.
اما از آنجایی که امکان لغو سفارشهای خرید و فروش وجود دارد و در صورت لغو یک سفارش خرید یا فروش هیچ کارمزدی از معاملهگر کسر نمیشود، نهنگهای بازار در بسیاری از مواقع با قرار دادن سفارش خرید و فروش با حجم بالا و سپس لغو کردن آن، باعث فریب خوردن معاملهگران خرد میشوند.
علاوه بر امکان دستکاری بازار توسط نهنگها، دلیل دیگری که باعث میشود این نمودار به تنهایی قابل اتکا نباشد این است که نمودار در هر صرافی بر حسب سفارشات خرید و فروش همان صرافی رسم شده است و اطلاعات یک صرافی به تنهایی نمیتواند جهت حرکت قیمتی یک ارز را مشخص کند.
بازارهای مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معاملهگری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیتهای مالی هر فرد به شمار میآید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وبسایت آیجی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.
مهمترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامهی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامهای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصتها کجا هستند، خواهید داشت.
یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیمگیری در زمینهی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامهای منحصر به خودتان باشد. میتوانید از برنامهی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایهی موجود، میتواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.
برنامه معاملاتی شما میتواند هر چیزی را که به نظر شما مفید میآید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:
یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص میکند. نمونهای از یک راهبرد معاملاتی ساده میتواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.
به عنوان یک معاملهگر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک میکند تا تصمیمهایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معاملهی ایدهآل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیمگیری احساسی در لحظات حساس منع میکند. مزایای برنامه معاملاتی عبارتاند از:
هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.
شناخت انگیزهتان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا میخواهید ترید کنید و چیزهایی را که میخواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.
به این که چقدر زمان میتوانید به فعالیتهای معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا میتوانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمهشب مدیریت کنید؟
اگر میخواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال داراییهایی هستید که در مدتزمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدارها استفاده میکنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.
صرف وقت کافی جهت آمادهسازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیتهایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آمادهسازیها است.
هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازهگیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل سبد داراییهای خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، میتوانید میزان موفقیت خود را اندازهگیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.
همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معاملهی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:
پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آمادهی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدودهی ریسک، مقولهای پراهمیت است. قیمتها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امنترین ابزارهای مالی نیز با درجهای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معاملهگران تازهکار ترجیح میدهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کمتری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دیدگاه شما دارد.
امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همهی اینها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح میدهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای را که در ریسک قرار میدهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معاملهای ریسک کردهاید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.
به یاد داشته باشید که ریسک خود را میتوانید با حد ضررها کنترل کنید.
بررسی کنید که چقدر پول میتوانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچگاه نباید بیش از مبلغی را که میتوانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایهی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معاملهگر حرفهای باشید) از دست بدهید.
محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایهی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.
جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.
ابتدا تخصص خود را در زمینهی طبقهی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که میتوانید دربارهی چیزی که میخواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایتبخش نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.
پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چراکه با این روش میتوانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی نه.
علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامهی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجهی آن را یادداشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.
شما میتوانید با استفاده از پرسش و پاسخهای زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.
برای مثال، من میخواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که میتوانم درباره بازارهای مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.
زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسبتر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح میدهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار میگذارند. همواره توصیه میشود که ریسک خود را با حد ضررها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمیکنید (آفلاین هستید).
برای مثال، «میخواهم در نهایت ارزش سبد داراییهای خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم میگیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصتها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، میخواهم در این مسیر ثابتقدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعهی اخبار مالی حداقل برای دوساعت در هفته، به یادگیری ادامه دهم.
برای محاسبهی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که میخواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حداکثر زیان بالقوهی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.
توصیه میشود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کمتر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالایی به شمار میآید.
برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص میدهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایهگذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، میتوانید این رقم را بالاتر ببرید.
برای نمونه، میخواهم در بازارهای فارکس و کالاهای سخت فعالیت کنم، زیرا این بازارها را بیشتر از همه میشناسم. [کالاهای سخت به کالاهای استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته میشود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوریهای نو زیاد باشد، میتوانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنم.
برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز میکنم. با هر معامله، نکات را یادداشت میکنم و صبح هر روز آنها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمعبندی میکنم. شکستها و موفقیتها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت میکنم و هر سه ماه یک بار از یادداشتهایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده میکنم.
از مهمترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی میکند.
در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معاملهگر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایهی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهمترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.