کیف پول بیت کوین (Bitcoin Wallet) نرمافزار، دستگاه سختافزاری یا تکه کاغذی است که میتوان از آن برای نگهداری، ارسال یا دریافت بیت کوین استفاده کرد. در این مقاله، ابتدا توضیح میدهیم کیف پول بیت کوین چیست، چگونه کار میکند و چه انواعی دارد، سپس با بهترین کیف پولهای بیت کوین در سال ۲۰۲۰ آشنا خواهید شد و در پایان یاد میگیرید که چگونه امنیت بیت کوینهای خود را تأمین کنید.
کیف پول بیت کوین ابزاری است که میتوانید با استفاده از آن بیت کوینهایتان را ذخیره کنید، آنها را ارسال کنید یا از فرد دیگری بیت کوین دریافت کنید. این ابزار بهشکل نرمافزار بر روی تلفن همراه و رایانه شما نصب میشود و یا بهشکل سختافزار مانند یک حافظه در داخل جیبتان جای میگیرد.
نرمافزارهای کیف پول در نامها و برندهای مختلف موجود هستند و خیلی راحت میتوانید آنها را بهصورت رایگان روی تلفن همراه هوشمند و رایانه شخصی خود نصب کنید. همچنین اگر بخواهید از طریق مرورگرهای اینترنتی (چه در گوشی و چه در رایانه شخصی) بیت کوینهای خود را مدیریت کنید، کیف پولهای تحت وب گزینه مناسبی برای شما هستند.
برخلاف روزهای اولیه معرفی بیت کوین، امروز کارکردن با کیف پولهای این ارز دیجیتال بسیار آسان است و بدون اغراق میتوان گفت ارسال و دریافت بیت کوین در کیف پولهای جدید، بهسادگیِ ارسال و دریافت یک پیامک است.
از طرف دیگر، کیف پولهای سختافزاری بیت کوین امنیت بیشتری دارند و اگر سرمایهگذاری سنگینی انجام دادهاید، توصیه میشود از این کیف پولها استفاده کنید. این کیف پولها را میتوانید از فروشگاههای اینترنتی حتی از داخل ایران خریداری کنید.
بنابراین همانطور که تاکنون متوجه شدهاید، نگهداری و انتقال بیت کوین، با نگهداری پول در حسابهای بانکی و استفاده از خدمات مؤسسات مالی متفاوت است. بیت کوین کاملاً دیجیتالی است و ماهیت فیزیکی ندارد و هرکس بهطور مستقیم و روی کیف پول داراییهای خود را کنترل میکند. بهعبارت دیگر، دارنده کیف پول مالک حقیقی بیت کوینها است و به جز او، سازمانی مثل بانک نقشی در نگهداری از داراییها ایفا نخواهد کرد. از این رو، نگهداری و تأمین امنیت بیت کوین باید اولویت اول شما باشد.
فراموش نکنید کنترل کامل دارایی دیجیتال، فقط در کیف پولهای شخصی و غیرامانی ممکن است. ذخیره دارایی در یک صرافی متمرکز، مانند سپردن آن به بانک است و در این صورت صرافی بر دارایی شما کنترل خواهد داشت.
یک کیف پول بیت کوین، با بررسی نقلوانتقالات انجامشده در بلاک چین و محاسبه موجودی شما، مقداری را که قادر به ارسال آن به کیف پول دیگر هستید، تعیین میکند.
بسیاری از افرادی که از کیف پولهای بیت کوین استفاده میکنند، از چگونگی کار این کیف پولها بیاطلاع هستند. البته همانطور که برای استفاده از اینترنت، نیاز به دانستن چگونگی عملکرد آن نیست، برای استفاده از کیف پول و ارسال و دریافت بیت کوین هم نیاز نیست بدانید یک کیف پول چگونه کار میکند. بااینحال، در ادامه توضیحاتی را ارائه میدهیم تا کمی با نحوه کار کیف پول بیت کوین آشنا شوید.
یک کیف پول با رصد تراکنشها و سوابق ثبتشده در بلاک چین، موجودی را محاسبه میکند و به کاربر نمایش میدهد. وقتی بیت کوین ارسال میکنید، در حقیقت از موجودی شما کم شده و به موجودی حساب مقصد اضافه میشود.
در درون هر کیف پول بیت کوین، دو رشته متنی مجزا، اما مرتبط وجود دارد: کلید عمومی (Public Key) و کلید خصوصی (Private Key).
هرکس برای ارسال بیت کوین باید پیام تراکنش را با کلید خصوصی خود امضا و به شبکه ارسال کند. به این ترتیب، بدون اینکه نیاز به استفاده از نام و مشخصات هویتی در شبکه بیت کوین باشد، مشخص میشود که بیت کوینها دقیقاً از طریق کیف پول آن فرد ارسال شدهاند و فرد دیگری به دروغ این پیام را به شبکه نفرستاده است. داشتن کلید خصوصی بهمنزله مالکیت داراییها است. برای همین گفته میشود هرگز نباید کلید خصوصی (یا کلمات بازیابی) کیف پول خود را در اختیار فرد دیگری قرار دهید.
نودها (کامپیوترهایی که در شبکه بیت کوین تراکنشها را تأیید میکنند)، امضای هر تراکنش را بررسی میکنند تا از درستی آن مطمئن شوند. اما چگونه شبکه میتواند بدون داشتن کلید خصوصی، از اعتبار امضای دیجیتال اطمینان حاصل کند؟ اینجاست که کلید عمومی به کار میآید. با استفاده از کلید عمومی که افشای آن هیچ مشکلی ندارد، نودها میتوانند بدون دیدن کلید خصوصی، از اعتبار امضای تراکنش اطمینان حاصل کنند.
بیشتر بخوانید: کلید خصوصی، کلید عمومی و آدرس بیت کوین چه تفاوتی با هم دارند؟
همانطور که واریز پول به حسابهای بانکی با شماره حساب یا شماره کارت انجام میشود، در کیف پولها نیز چیزی به نام «آدرس کیف پول» وجود دارد که اگر بخواهید بیت کوین دریافت کنید، باید آن را به گیرنده بدهید.
بنابراین، منظور از انتقال بیت کوین، ثبت تراکنشی بر روی بلاک چین است که بر اساس آن، مالکیت بیت کوینها به آدرسی دیگر منتقل میشود و کیف پولها با رصد تغییرات بلاک چین، اطلاعات جدید را بهروزرسانی میکنند. برای درک بهتر کارکرد کیف پولها پیشنهاد میکنیم مقاله «شبکه بیت کوین چگونه کار میکند» را مطالعه کنید.
تمام کیف پولها بر اساس نحوه نگهداری کلید خصوصی به دو دسته سرد (Cold) و داغ (Hot) تقسیم میشوند.
کیف پولهای سرد، کیف پولهایی هستند که دارایی را بدون اتصال به اینترنت و بهصورت آفلاین نگهداری میکنند و تنها در مواقع نیاز مثل انتقال بیت کوین، به اینترنت متصل میشوند. این نوع کیف پولها بهخاطر شیوه نگهداری کلیدخصوصی، امنیت بیشتری دارند و عمدتاً برای سرمایهگذاری بلندمدت استفاده میشوند.
در مقابل، کیف پولهای داغ قرار دارند که در آنها دارایی در شرایطی نگهداری میشود که دسترسی به اینترنت وجود دارد. استفاده از یک کیف پول گرم لزوماً به این معنا نیست که کلید خصوصی در سرورهای اینترنتی نگهداری میشود، بلکه به متصلبودن دستگاه به اینترنت اشاره دارد. بهعنوان مثال، ذخیره بیت کوین در موبایلی که به اینترنت متصل است، نوعی ذخیرهسازی داغ است، اگرچه کلیدهای خصوصی روی خود موبایل نگهداری میشوند. کیف پولهای داغ برای استفادههای روزمره، سرمایهگذاریهای خرد و معاملات ارزهای دیجیتال مناسب هستند.
کیف پولهای بیت کوین در طبقهبندی دیگری به دو نوع فیزیکی و نرمافزاری تقسیم میشوند. کیف پول فیزیکی خود شامل دو نوع کیف پول سختافزاری و کیف پول کاغذی است. کیف پولهای نرمافزاری نیز به سه دسته کیف پولهای دسکتاپ، موبایل و تحت وب تقسیم میشوند.
بدون اغراق، کیف پولهای سختافزاری امنترین گزینه برای ذخیره ارزهای دیجیتال هستند. کاربر، این کیف پولها را بهصورت فیزیکی نزد خود نگه میدارد و از همین رو امنیت آنها بهنسبت نمونههای نرمافزاری بالاتر است. لجر (Ledger) و ترزور (Trezor) از جمله مشهورترین برندهای تولیدکننده کیف پول سختافزار هستند. امنیت بسیار بالا و ذخیره همزمان چندصد ارز دیجیتال، مهمترین ویژگیهای یک کیف پول سختافزاری است.
کیف پولهای سختافزاری را میتوانید از فروشگاههای اینترنتی خریداری کنید. این کیف پولها در داخل ایران هم به فروش میرسند.
سادهترین نوع کیف پول ارزهای دیجیتال، کیف پول کاغذی است و درست مانند کیف پولهای سختافزاری، کیف پول کاغذی نیز کیف پول سرد محسوب میشود. بهبیان ساده، کیف پول کاغذی همان کلید خصوصی است که روی برگه کاغذی نوشته شده است. امنیت مهمترین مزیت این کیف پولها است، اما معایب و مشکلات زیاد آن باعث میشود گزینه محبوبی برای سرمایهگذاران نباشند. بهعنوان نمونه، ازآنجاکه در این کیف پولها کلید خصوصی روی یک تکه کاغذ نوشته میشود، در مقابل شرایط بد نگهداری مقاوم نیست و نسبت به عوامل طبیعی مانند رطوبت، گرما و پوسیدگی آسیبپذیر است. همچنین، برای خرجکردن مبالغ ذخیرهشده روی کیف پول کاغذی نیاز به استفاده از نرمافزار است و این سطح دسترسی کاربر به داراییها را کاهش داده است.
برای ساخت کیف پول کاغذی بیت کوین میتوانید به وبسایت bitaddress.org مراجعه کنید. در این وبسایت با حرکتدادن موس یا زدن دکمههای کیبورد کیف پول شما ساخته میشود و اگر بخواهید میتوانید با دستگاه پرینتر آن را چاپ کنید. همچنین، جهت اطمینان بیشتر، پس از بارگذاری کامل صفحه ساخت کیف پول، اتصال خود را از اینترنت قطع کنید؛ زیرا نرمافزار ساخت کیف پول کاغذی پس از بارگذاری کامل نیاز به اینترنت ندارد. برای خرجکردن مبالغ یک کیف پول کاغذی بیت کوین، میتوان از نرمافزارهایی مانند مایسلیوم (Mycelium) استفاده کرد.
کیف پولهای موبایل از محبوبترین انواع کیف پول هستند. دلیل این محبوبیت، همانطور که حدس میزنید سهولت استفاده از آنها است. با یک کیف پول موبایل میتوانید در هر زمانی با استفاده از تلفن همراه خود به دارایی خود دسترسی داشته باشید و برای انجام تراکنش از آن استفاده کنید. امروزه تمرکز اغلب توسعهدهندگان کیف پول، روی عرضه کیف پولهای موبایل متمرکز شده است.
کیف پولهای دسکتاپ برای آن دسته از افرادی طراحی شده است که بیشتر کارشان با رایانههای شخصی و لپتاپ است. این کیف پولها کلید خصوصی را روی خود کامپیوتر ذخیره میکنند و برای سیستمعاملهای ویندوز، لینوکس و مک عرضه میشوند.
همچنین میتوانید بخوانید: بهترین کیف پولهای کامپیوتر
اگر دسترسی به رایانه یا تلفن همراه نداشته باشید، کیف پولهای تحتوب راحتترین گزینه برای شما هستند. همان طور که از اسمشان پیداست، این کیف پولها بر بستر اینترنت کار میکنند و با استفاده از یک مرورگر میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد. در خصوص معایب این کیف پولها میتوان به ذخیرهشدن کلید خصوصی بر روی اینترنت اشاره کرد که امنیت را کاهش میدهد.
هماکنون که در حال نگارش این مطلب هستیم، بیش از ۷۰ کیف پول معتبر برای بیت کوین وجود دارد. در ادامه قصد داریم ۱۰ مورد از بهترین کیف پولهای بیت کوین در سال ۲۰۲۰ را معرفی کنیم. در تهیه این فهرست معیارهایی مانند تعداد کاربر (نصب)، امتیاز و بازخورد کاربران، راحتی در استفاده و ویژگیهای امنیتی در نظر گرفته شده است. به یاد داشته باشید که امنیت و اعتبار کیف پول باید اصلیترین معیار شما برای انتخاب باشد.
لجر یکی از محبوبترین کیف پولهای سختافزاری بازار است که از صدها ارز دیجیتال بهصورت همزمان پشتیبانی میکند. محبوبترین مدلهای این شرکت لجر نانو اس (Ledger Nano S)، لجر ایکس (Ledger X) و لجر بلو (Ledger Blue) هستند.
بیت کوین، اتریوم، تتر، ریپل و بیشتر ارزهای دیجیتال دیگر در این کیف پول پشتیبانی میشوند. امنیت کیف پولهای لجر بسیار بالاست و میتوان گفت که هککردن آن تقریباً غیرممکن است.
صفحه نمایش تعبیهشده در لجر نانو اس به کاربران این امکان را میدهد که حتی در سیستمهای آلوده به ویروس و بدافزار نیز بتوانند از آن استفاده کنند؛ چراکه کلیدها و عبارتهای امنیتی کاربر از طریق همین نمایشگر نمایش داده میشوند. در هنگام انجام تراکنشها با لجر، باید هر دو دکمه روی دستگاه را فشار دهید و به نوعی انجام تراکنش را تأیید کنید.
مزایا
معایب
ترزور یکی دیگر از کیف پولهای سختافزاری محبوب برای بیت کوین است.
کیف پولهای ترزور در دو مدل ترزور وان (Trezor One) و ترزور مدل تی (Trezor Model T) عرضه شدهاند و از ویژگیهای خوب آنها میتوان به ابعاد کوچکشان اشاره کرد. اتصال این کیف پولها به رایانه کاربر از طریق کابل یواسبی انجام میگیرد. نکته جالبتوجه در خصوص این کیف پولها، قابلیت نگهداری آفلاین سرمایهها و تأیید آفلاین تراکنشهاست. ترزور مانند لجر علاوه بر بیت کوین از صدها ارز دیجیتال دیگر پشتیبانی میکند. البته مدل وان از برخی ارزهای دیجیتال مانند ریپل پشتیبانی نمیکند. امنیت ترزور هم مانند لجر بسیار بالاست.
مزایا
معایب
تراست والت یکی از بهترین کیف پولهای بیت کوین است. اگرچه این کیف پول متعلق به صرافی بایننس است، از کیف پولهای غیرامانی به حساب میآید؛ این یعنی کلیدهای خصوصی بر روی دستگاه کاربر قرار دارد و هیچکس بهجز کاربر به داراییها دسترسی نخواهد داشت. همچنین کد این نرمافزار متنباز است و این امنیت و اعتبارش را تضمین میکند.
تراست والت رایگان است و فعلاً فقط روی تلفنهای همراه (اندروید و iOS) نصب میشود. پشتیبانی از چندصد ارز دیجیتال در کنار ویژگیهای جذاب دیگر باعث شده است تا تعداد کاربران این پلتفرم در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۵ میلیون نفر برسد.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: اندروید – iOS
الکتروم، بهخصوص نسخه دسکتاپ آن، یکی از مشهورترین کیف پولهای بیت کوین است که در آن امنیت حرف اول را میزند.
یکی از ویژگیهای این کیف پول، امکان استفاده از آن برای کاربران مبتدی و در عین حال ارائه امکانات مناسب برای کاربران حرفهای است. الکتروم برای لینوکس، ویندوز، مک و اندروید در دسترس است که البته نسخه اندروید آن محبوبیت چندانی ندارد.
به یاد داشته باشید نسخه ویندوزی الکتروم، خود دارای سه نسخه «Windows Installer»، پرتابل و «Standalone Executable» است. در نسخه اول، فایل نصبی در اختیار شما قرار میگیرد و بهراحتی میتوانید آن را نصب کنید. نسخه پرتابل، فایلهای جدیدی را که ساخته میشود بر روی همان پوشه اصلی (که فایل اجرایی در آن قرار دارد) ذخیره میکند و در نسخه «Standalone Executable»، فایلهای جدید در دایرکتوری ویندوز ذخیره میشوند.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: اندروید – ویندوز – لینوکس – مک
بیت کوین والت یا شیلدباخ والت (Schildbach Wallet)، اولین کیف پول بیت کوین برای تلفنهای همراه بود. این کیف پول بیت کوین با نام سازندهاش، آندرس شیلدباخ (Andreas Schildbach)، شناخته میشود. این نرمافزار اندرویدی یکی از سادهترین کیف پولهای بیت کوین برای تلفنهای همراه است که علیرغم نداشتن امکانات زیاد، امنیت و رابط کاربری مناسبی دارد.
علاوه بر روشهای معمول در ورود به حساب کاربری، بیت کوین والت از شما یک پین (PIN) نیز میخواهد. برای تأیید انجام تراکنشها، واردکردن این پین کد ضروری است.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانی شده: اندروید
کیف پول بلاک چین داتکام یکی از قدیمیترین کیف پولهای بیت کوین است. این کیف پول از چند ارز دیجیتال دیگر نیز پشتیبانی میکند؛ اما عمدتاً برای ذخیرهسازی و انتقال بیت کوین استفاده میشود.
بسیاری تصور میکنند که بلاک چین داتکام همان بلاک چین است؛ اما این تصور اشتباه است. بلاک چین در واقع فناوری زیرساختی ارزهای دیجیتال است و بلاک چین داتکام تنها یک کیف پول برای نگهداری این ارزهاست که از نام بلاک چین در برند خود استفاده کرده است.
بلاک چین داتکام پیشتر با عنوان بلاک چین داتاینفو (Blockchain.info) شناخته میشد و بعدها نام خود را تغییر داد.
شایان ذکر است که بلاک چین داتکام یک کیف پول مبتنی بر وب است و با مرورگرهای اینترنتی میتوان به آن دسترسی داشت. بااینحال، با استفاده از نرمافزارهای موبایل میتوان دسترسی آسانتری را تجربه کرد.
ذخیرهشدن کلیدها بر روی اینترنت ممکن است برای کاربران نگرانی امنیتی ایجاد کند؛ اما شرکت توسعهدهنده بلاک چین داتکام به کاربران اطمینان داده است که تمامی کلیدها بهصورت رمزنگاریشده بر روی اینترنت ذخیره میشوند و سازندگان و توسعهدهندگان کیف پول هیچ دسترسیای به آنها ندارند.
امنیت بلاک چین داتکام بالاست و قابلیتهای متنوعی نیز برای افزایش این امنیت وجود دارد. تأیید هویت دوعاملی (۲FA) از جمله این قابلیتهاست. با فعالکردن این گزینه، یک لایه امنیتی اضافی برای دسترسی به کیف پولتان ایجاد خواهد شد.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: مروگرهای اینترنتی – اندروید – iOS
کیف پول اتمیک یک کیف پول غیرمتمرکز است که علاوه بر بیت کوین، بیش از ۳۰۰ ارز و توکن دیگر را نیز پشتیبانی میکند. کنترل کلید خصوصی در این کیف پول کاملا بر عهده کاربر است. امکان تبدیل ارزهای دیجیتال از داخل کیف پول یکی از منحصربهفردترین ویژگیهای اتمیک والت به حساب میآید.
با نصب نرمافزار اتمیک والت بر روی رایانه شخصی، دستگاه به یک کیف پول فیزیکی تبدیل میشود؛ چراکه کلید خصوصیتان نیز در رایانه شما بهصورت رمزنگاریشده ذخیره خواهد شد. همچنین کار با اتمیک بسیار آسان است و رابط کاربری جذاب آن، یکی دیگر از ویژگیهای خوب این کیف پول است. اتمیک هم برای کامپیوترهای شخصی و هم برای تلفنهای همراه عرضه شده است.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: ویندوز – مک – لینوکس – اندروید – iOS
مایسلیوم کیف پولی محبوب است که در پلتفرمهای اندروید و iOS در دسترس کاربران است. امنیت و سابقه طولانی از جمله بارزترین ویژگیهای این کیف پول نرمافزاری است. این نرمافزار از اتریوم هم پشتیبانی میکند.
در مایسلیوم کلیدهای خصوصی کاربر مستقیم بر روی تلفن همراه ذخیره میشوند و از نظر امنیت مدتهاست که امتحان خود را پس داده است.
اگرچه رابط کاربری مایسلیوم کمی پیچیده است و جذابیت زیادی برای کاربران تازهکار ندارد، قابلیتهایی که این کیف پول ارائه میدهد، فراتر از ارسال، دریافت و ذخیره بیت کوین است و این موضوع موجب شده است که کاربران این کیف پول از رابط کاربری نه چندان جالب مایسلیوم چشمپوشی کنند.
بهطور کلی، ویژگیهایی نظیر استفاده از سلسله مراتب قطعی، امکان اتصال به کیف پولهای سختافزاری و کاغذی، امکان شخصیسازی و شناختهشده بودن کیف پول، مایسلیوم را به کیف پولی قابلاتکا تبدیل میکند.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: اندروید – iOS
با اختلاف میتوان بیت ادرس را سادهترین کیف پولساز بیت کوین دانست. در واقع، بیت ادرس تنها یک ایجادکننده کلیدهای خصوصی و آدرس عمومی کیف پول بیت کوین است. بهمحض ورود شما به وبسایت بیت ادرس و با تکاندادن موس، کلیدهای شما ایجاد میشود و میتوانید آنها را به شکل یک کیف پول کاغذی چاپ کنید.
برای امنیت بیشتر در هنگام ساخت کیف پول کاغذی، پس از بارگزاری کامل صفحه اتصال خود به اینترنت را قطع کنید، زیرا فرایند ایجاد کیف پول نیاز به اینترنت ندارد.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: مروگرهای اینترنتی
اکسودوس یک کیف پول چندمنظوره است که علاوه بر بیت کوین، از ارزهای محبوبی نظیر تتر، اتریوم، ریپل و لایت کوین نیز پشتیبانی میکند. این کیف پول در ابتدا تنها برای رایانههای شخصی در دسترس کاربران بود؛ اما در حال حاضر نسخههایی مخصوص اندروید و iOS نیز منتشر شده است.
برای استفاده از اکسودوس، اتصال به اینترنت ضروری است؛ اما کلیدهای خصوصی شما بر روی دستگاه ذخیره میشود و امنیت آن بیشتر به نحوه نگهداری و امنیت دستگاه بستگی دارد. اکسودوس آیپی کشور ایران را مسدود کرده است، اما با تغییر آیپی میتوانید بدون مشکل از آن استفاده کنید. با وجود تحریم، خطر مسدودشدن داراییها در این کیف پول وجود دارد.
مزایا
معایب
پلتفرمهای پشتیبانیشده: اندروید – iOS – ویندوز – لینوکس – مک
هر چه از امنیت کیف پول ارز دیجیتال و ارتقای سطح این امنیت بگوییم، کم است. در این حوزه خودتان بانک خودتان هستید و یک لحظه غفلت میتواند به بهای از دست رفتن تمام سرمایه شما تمام شود. در ادامه به راهکارهایی اشاره میکنیم که با رعایت آنها میتوانید تا حد زیادی امنیت سرمایههای خود را تأمین کنید.
اولین گام در حفظ امنیت سرمایهها، استفاده از کیف پولهایی است که سطح امنیت قابلقبولی را برای سرمایههای شما مهیا میکنند. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، برخی از کیف پولها گزینههای امنیتی بیشتری را نسبت به دیگران ارائه میکنند.
برخی از کیف پولهای غیرمعتبر، خود نوعی بدافزار هستند و استفاده از آنها میتواند به سرقت داراییهای شما ختم شود. استفاده از چنین کیف پولهایی امنیت ارزهای دیجیتال شما را به خطر خواهد انداخت. بنابراین حتماً از کیف پولهایی استفاده کنید که در میان کاربران از اعتبار قابلقبولی برخوردار باشند.
اگر کیف پول شما گم یا حذف شود یا مشکلی برای دستگاهی که کیف پول روی آن نصب است، پیش بیاید، بدون داشتن نسخه پشتیبان از کیف پول، باید با داراییهایتان خداحافظی کنید.
حتماً از کیف پول خود بکآپ بگیرید و آن را در جایی امن نگهداری کنید تا در صورت بروز هرگونه مشکل، بتوانید داراییهای خود را بازیابی کنید.
روش بکآپگرفتن در هر کیف پول متفاوت است؛ اما بیشتر کیف پولها به شما یک رشته از ۱۲ یا ۲۴ کلمه انگلیسی بهعنوان بکآپ ارائه میکنند. در صورت وقوع مشکل، با استفاده از این کلمات میتوانید به داراییهای خود در کیف پولهای دیگر دسترسی داشته باشید.
تأیید هویت دوعاملی (Two Factor Authentication) که به اختصار «۲FA» نامیده میشود، روشی است که در آن علاوه بر روشهای معمول (رمزعبور)، یک لایه امنیتی دیگر نیز برای کاربر ایجاد میشود.
در این روش، کاربر برای ورود به کیف پول باید از یک مرحله امنیتی اضافی نیز عبور کند. این مرحله معمولا به شکل پیام کوتاه یا ایمیل یا سرویسهای تأیید هویت نظیر «Google Authenticator» در کیف پولها قرار میگیرد؛ فعالکردن تأیید هویت دوعاملی بر عهده کاربر است. در هنگام ورود به کیف پول از او خواسته میشود تا گذرواژه اضافی را که به تلفن همراه یا ایمیل او ارسال میشود، وارد کند. مطمئن شوید که احراز هویت دوعاملی خود را فعال کرده باشید.
همانطور که از اسمش پیداست، در این روش از اثر انگشت، عنبیه چشم یا تشخیص چهره بهعنوان یک لایه اضافی در تأیید هویت صاحب کیف پول استفاده میشود. تلفنهای همراه جدید از قابلیت حسگر اثر انگشت پشتیبانی میکنند. اگر نرمافزار کیف پول شما هم چنین قابلیتی داشته باشد و آن را فعال کنید، برای ورود از شما خواسته میشود تا با استفاده از اثر انگشت یا دیگر روشها، ثابت کنید که مالک حقیقی کیف پول هستید.
این مورد شاید اساسیترین قدم برای حفظ امنیت کیف پولتان باشد. انتخاب رمز عبور ساده باعث خواهد شد تا شما به هدفی آسان برای هکرها و دزدانی بدل شوید که بهدنبال سرقت اطلاعات و سرمایههای شما هستند. در انتخاب رمز عبور از حروف کوچک و بزرگ، اعداد و علائم استفاده کنید تا کار برای هکرها تا حد امکان دشوار شود.
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط قیمت و یک روند نزولی وحشتناک باشیم. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود. الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید. این سیستم کامل و بیایراد نیست، اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال، با پارامتری به نام عمق بازار یا «Market Depth» روبرو شده باشید. هر چند استفاده از ابزارهای گوناگون برای انجام معاملات میتواند کمی گیج کننده باشد، اما داشتن یک دانش کلی نسبت به مفاهیم اولیه بازار میتواند به معاملهگران کمک کند تا ریسک سرمایهگذاریهای خود را کم کرده و خرید و فروشهای خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند.
نمودار عمق بازار به زبان ساده میتواند میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار را در قیمتهای مختلف به ما نشان دهد. به عبارت دیگر عمق بازار عبارت است از مقدار سفارشهای ثبت شده برای خرید یا فروش یک دارایی در قیمتهای مختلف. استفاده از این روش میتواند دید خوبی نسبت به سطوح احتمالی عرضه و تقاضا یه به بیان دیگر، حمایت و مقاومتها، به همراه نحوه واکنش خریداران و فروشندگان نسبت به آنها ارائه دهد.
در زمان نگارش این مقاله که قیمت بیت کوین در محدوده ۸ تا ۹ هزار دلار در حال نوسان است، با استفاده از نمودار عمق بازار یا «Market Depth» میتوانیم بفهمیم، در قیمتهای بالاتر از ۹ هزار دلار چه مقدار سفارش فروش وجود دارد و یا در قیمتهای زیر ۸ هزار دلار، توزیع سفارشات خرید ثبت شده به چه صورت است.
برای روشنتر شدن موضوع، مثال زیر را در نظر بگیرید:
با نزدیک شدن به ماههای سرد سال میتوان پیشبینی کرد میزان تقاضا برای انرژیهای گرمایشی افزایش مییابد. سرمایهگذاران بازار بورس ایران که از میزان تقاضا برای این انرژیها آگاه هستند، با دانستن میزان عرضه و تقاضایی که برای آنها در ماههای سرد سال صورت خواهد گرفت، پیشبینیهای تقریبی در رابطه با قیمت این انرژیها انجام داده و بنابراین در بازار بورس ایران بر روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
بازار ارزهای دیجیتال نیز به همین صورت است. با این تفاوت که در این بازار با دسترسی داشتن به عمق بازار که میزان سفارشات ثبت شده، چه برای خرید و چه برای فروش را نشان میدهد، میتوان به پیشبینی دقیقتری نسبت به قیمت این ارزها در آینده دست یافت.
با توجه به تعاریفی که برای عمق بازار مطرح شد، بازار عمیق به بازاری گفته میشود که در آن خرید و فروش به آسانی انجام میشود و مدت زمانی که لازم است منتظر بمانیم تا خرید یا فروش ما انجام شود، کوتاه است.
به بیان دیگر در بازار عمیق، ورود یا خروج سرمایه به بازار نمیتواند تاثیر زیادی بر روی قیمت داشته باشد، زیرا به همان میزان که سفارشات خرید ثبت میشود، فروشنده نیز در بازار حضور دارد و سفارشات فروش هم ثبت شده است که به معنی نقدینگی بالای بازار است. به طور کلی در بازار عمیق، نقدینگی بالاست و قیمت روند منطقیتری را در پیش میگیرد بطوریکه نهنگها نمیتوانند تاثیر زیادی بر روی بازار داشته باشند.
اگر نمودار عمق بازار مربوط به جفت ارزهای مختلف را باهم مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که بین منحنی سبز رنگ که نشانه سفارشات خرید و منحنی قرمز که نشانه سفارشات فروش انجام نشده است، در جفت ارزهای مختلف فاصلههای متفاوتی وجود دارد که بر حسب درصد نشان داده شده است. این درصد، اختلاف بین قیمت نزدیکترین سفارشهای خرید و فروش را نسبت به آخرین قیمت بازار نشان میدهد. در واقع این شکاف فاصله بین بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش را نشان میدهد. هرچه این شکاف بین قیمت خرید و فروش کمتر باشد بیانگر این است که آن ارز به قیمتی اصلی خود نزدیکتر است و هزینههای معاملاتی آن کمتر و نقدینگی آن نیز بیشتر است.
نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که امکان لغو کردن سفارشات خرید و فروش در همه صرافیهای ارز دیجیتال وجود دارد و به همین دلیل برخی از سرمایهگذاران بزرگ بازار که به آنها نهنگهای بازار میگویند، اقدام به ثبت سفارش با حجم بالا در یک قیمت مشخص و سپس لغو آن میکنند.
مثلا فرض کنید قیمت فعلی بیت کوین ۸ هزار دلار است، یکی از نهنگهای بازار اقدام به ثبت سفارش خرید ۲۰,۰۰۰ واحد بیت کوین در قیمت ۷ هزار دلار کرده که از این طریق یک بازی روانی در بازار ایجاد کرده و این حدس را برای سرمایهگذاران دیگر به همراه خواهد داشت که در قیمت ۷ هزار دلار تقاضا برای خرید بیت کوین زیاد است و یک دیوار خرید در این قیمت ایجاد میشود. تشکیل دیوار خرید در قیمتی خاص، سبب به وجود آمدن این تفکر در بازار میشود که قیمت پایینتر از آن نمیآید.
بنابراین سرمایهگذاران خرد نیز اقدام به ثبت سفارش خرید در قیمتهای نزدیک ۷ هزار دلار میکنند و در نهایت بازار در جهتی که نهنگها میخواهند، هدایت میشود.
علاوه بر این، سفارشات استاپ لیمیت در صرافیها این امکان را فراهم کرده که بتوان در قیمتهایی بالاتر از قیمت فعلی سفارش خرید قرار داد. مثلا زمانی که قیمت بیت کوین ۸ هزار دلار است، میتوان سفارش خریدی قرار داد که به محض رسیدن قیمت به بیشتر از ۹ هزار دلار، سفارش خرید انجام شود.
اما سفارشهای استاپ لیمیت در نمودار عمق بازار قابل مشاهده نیست. هرچند سفارشات استاپ لیمیت، ممکن است برای دستکاری بازار توسط نهنگها قرار داده شود، اما دسترسی نداشتن به آنها در نمودار عمق بازار، معاملهگران را از بخش مهمی از اطلاعات محروم میکند. با نگاهی به نمودار عمق بازار میتوان متوجه شد که این نمودار فقط سفارشات محدود، یعنی سفارشات خریدی که از قیمت خرید فعلی پایینتر هستند و سفارشات فروشی که از قیمت فروش فعلی بالاترند را نشان میدهد و معاملهگران با این نمودار عملا به بخش مهمی از سفارشات فروش و خرید ثبت شده دسترسی ندارند.
در نمودار عمق بازار یک جفت ارز، در سمت چپ نمودار (بخش سبز) سفارشات خریدی وجود دارند که توسط خریداران قرار داده شده است. اگر به عنوان مثال جفت ارز بیت کوین تتر (BTC/USDT) را در نظر بگیریم، در سمت چپ نمودار که با رنگ سبز مشخص شده سفارشات خرید بیت کوین نشان داده شده و در سمت راست نمودار، سفارشات فروش بیت کوین ثبت شده است.
سفارشات خرید بیت کوین که در نمودار عمق بازار با رنگ سبز، مشخص شده است، آنهایی هستند که چون در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی بیت کوین ثبت شدهاند، فروشندهای حاضر به فروش بیت کوینهای خود با قیمت پیشنهادی آنها نشده و به همین دلیل سفارش آنها به صورت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
سفارشات فروش بیت کوین نیز به همین صورت است، یعنی چون فروشندگان، سفارش فروش بیت کوینهای خود را در قیمتی بالاتر از قیمت بازار ثبت کردهاند، هنوز خریداری پیدا نشده که حاضر باشد بیت کوینهای آنها را با قیمت پیشنهادیشان بخرد و بنابراین سفارش آنها در حالت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
در نمودار عمق بازار که یک طرف سفارشات خرید و در طرف دیگر سفارشات فروش انجام نشده را داریم، دو مفهوم به نامهای دیوارهای سبز و قرمز یا دیوارهای خرید و فروش نیز وجود دارند.
دیوار سبز رنگ یا دیوار خرید در نمودار عمق بازار زمانی اتفاق میافتد که حجم سفارشات خرید بسیار بیشتر از سفارشات فروش باشد. بیشتر بودن سفارشات خرید نسبت به سفارشات فروش به زبان ساده به معنای بیشتر بودن تقاضا نسبت به عرضه است.
همانطور که در شکل بالا معلوم است، در نزدیکترین سفارشات خرید و فروش ثبت شده با قیمت فعلی، تعداد سفارشات فروش ثبت شده تقریبا دو برابر سفارشات خرید است، بنابراین میتوان گفت که در این قیمت، دیوار فروش ایجاد شده منجر به نزولی شدن قیمت در کوتاهمدت میشود.
به عبارت دیگر، حجم زیاد سفارشات خرید در یک قیمت را میتوان هم ارز و هم معنی سطح حمایتی در آن قیمت دانست و حجم زیاد سفارشات فروش در یک قیمت را نیز برابر با سطح مقاومتی.
نکتهای که در تشخیص دیوارهای خرید و فروش باید به آن توجه کرد این است که دیوارها فقط زمانی معتبر هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد که به صورت تدریجی افزایش یافته باشند. افزایش ناگهانی سفارش خرید یا فروش در قیمتی که با قیمت سفارشات قبلی و بعدی خود فاصله زیادی دارد میتواند سرنخی باشد از اینکه آن سفارش توسط یک نهنگ و برای گمراه کردن خرده معاملهگران بازار قرار داده شده است.
دسترسی به نمودار عمق بازار در اکثر صرافیها امکانپذیر است. اما استفاده از این نمودار چیزی نیست که تحلیلگران بخواهند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند و معمولا از آن به عنوان یک ابزار کمکی استفاده میکنند که روند پیشبینی شده توسط آنها را تایید میکند.
محور افقی در نمودار عمق بازار نشاندهنده قیمتی است که در آن سفارش خرید یا فروش ثبت شده و محور عمودی، حجم سفارشات ثبت شده در آن قیمت را نشان میدهد.
در نمودار بالا که نمودار بیت کوین بر حسب تتر است، محور افقی سفارشات ثبت شده برای خرید یا فروش را بر حسب تتر و محور عمودی تعداد بیت کوینهای ثبت شده برای خرید یا فروش را در قیمتهای مختلف نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا واضح است، مقدار ۲۲.۴ بیت کوین، از قیمت ۸,۰۹۸ تا ۸,۱۰۵ دلار برای فروش قرار گرفتهاند.
همانطور که از شکل نمودار عمق بازار نیز مشخص است، یک نمودار تجمعی است. یعنی مقدار سفارشات در هر قیمت با مقدار سفارشات قبلی جمع زده شده و نقطه بعدی نمودار بدست میآید.
برای پیدا کردن تعداد سفارشات خرید ثبت شده در قیمت ۹ هزار دلار، تمام سفارشات خرید ثبت شده در ۹ هزار دلار و کمتر از آن (تا قیمتی که در آن لحظه در حال معامله است) با هم جمع میشوند. به همین دلیل است که اگر به نمودار عمق بازار هر جفت ارزی از وسط نگاه کنیم، چه در قسمت سفارشات خرید (منحنی نمودار سبز رنگ) و چه سفارشات فروش (منحنی قرمز رنگ)، نمودار به صورت پلهای و صعودی است.
نمودار عمق بازار که بر اساس سفارشات خرید و فروش انجام نشده در صرافیهای مختلف رسم میشود، میزان عرضه و تقاضا برای یک جفت ارز را در آینده نزدیک نشان میدهد. با استفاده از این نمودار میتوان مشخص کرد اگر سفارشات خرید و فروش انجام نشده در آینده با موفقیت انجام شود، یعنی سفارشی به آن اضافه نشده و همچنین از بین سفارشهای موجود نیز سفارشی لغو نشود، روند حرکت قیمت به چه صورت خواهد بود.
اما از آنجایی که امکان لغو سفارشهای خرید و فروش وجود دارد و در صورت لغو یک سفارش خرید یا فروش هیچ کارمزدی از معاملهگر کسر نمیشود، نهنگهای بازار در بسیاری از مواقع با قرار دادن سفارش خرید و فروش با حجم بالا و سپس لغو کردن آن، باعث فریب خوردن معاملهگران خرد میشوند.
علاوه بر امکان دستکاری بازار توسط نهنگها، دلیل دیگری که باعث میشود این نمودار به تنهایی قابل اتکا نباشد این است که نمودار در هر صرافی بر حسب سفارشات خرید و فروش همان صرافی رسم شده است و اطلاعات یک صرافی به تنهایی نمیتواند جهت حرکت قیمتی یک ارز را مشخص کند.
بازارهای مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معاملهگری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیتهای مالی هر فرد به شمار میآید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وبسایت آیجی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.
مهمترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامهی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامهای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصتها کجا هستند، خواهید داشت.
یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیمگیری در زمینهی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامهای منحصر به خودتان باشد. میتوانید از برنامهی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایهی موجود، میتواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.
برنامه معاملاتی شما میتواند هر چیزی را که به نظر شما مفید میآید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:
یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص میکند. نمونهای از یک راهبرد معاملاتی ساده میتواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.
به عنوان یک معاملهگر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک میکند تا تصمیمهایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معاملهی ایدهآل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیمگیری احساسی در لحظات حساس منع میکند. مزایای برنامه معاملاتی عبارتاند از:
هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.
شناخت انگیزهتان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا میخواهید ترید کنید و چیزهایی را که میخواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.
به این که چقدر زمان میتوانید به فعالیتهای معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا میتوانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمهشب مدیریت کنید؟
اگر میخواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال داراییهایی هستید که در مدتزمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدارها استفاده میکنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.
صرف وقت کافی جهت آمادهسازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیتهایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آمادهسازیها است.
هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازهگیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل سبد داراییهای خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، میتوانید میزان موفقیت خود را اندازهگیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.
همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معاملهی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:
پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آمادهی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدودهی ریسک، مقولهای پراهمیت است. قیمتها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امنترین ابزارهای مالی نیز با درجهای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معاملهگران تازهکار ترجیح میدهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کمتری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دیدگاه شما دارد.
امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همهی اینها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح میدهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای را که در ریسک قرار میدهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معاملهای ریسک کردهاید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.
به یاد داشته باشید که ریسک خود را میتوانید با حد ضررها کنترل کنید.
بررسی کنید که چقدر پول میتوانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچگاه نباید بیش از مبلغی را که میتوانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایهی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معاملهگر حرفهای باشید) از دست بدهید.
محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایهی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.
جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.
ابتدا تخصص خود را در زمینهی طبقهی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که میتوانید دربارهی چیزی که میخواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایتبخش نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.
پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چراکه با این روش میتوانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی نه.
علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامهی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجهی آن را یادداشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.
شما میتوانید با استفاده از پرسش و پاسخهای زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.
برای مثال، من میخواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که میتوانم درباره بازارهای مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.
زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسبتر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح میدهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار میگذارند. همواره توصیه میشود که ریسک خود را با حد ضررها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمیکنید (آفلاین هستید).
برای مثال، «میخواهم در نهایت ارزش سبد داراییهای خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم میگیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصتها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، میخواهم در این مسیر ثابتقدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعهی اخبار مالی حداقل برای دوساعت در هفته، به یادگیری ادامه دهم.
برای محاسبهی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که میخواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حداکثر زیان بالقوهی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.
توصیه میشود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کمتر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالایی به شمار میآید.
برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص میدهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایهگذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، میتوانید این رقم را بالاتر ببرید.
برای نمونه، میخواهم در بازارهای فارکس و کالاهای سخت فعالیت کنم، زیرا این بازارها را بیشتر از همه میشناسم. [کالاهای سخت به کالاهای استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته میشود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوریهای نو زیاد باشد، میتوانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنم.
برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز میکنم. با هر معامله، نکات را یادداشت میکنم و صبح هر روز آنها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمعبندی میکنم. شکستها و موفقیتها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت میکنم و هر سه ماه یک بار از یادداشتهایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده میکنم.
از مهمترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی میکند.
در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معاملهگر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایهی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهمترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.