بورس (به فرانسوی: Bourse) یا بهابازار به بازاری سازمانیافته گفته میشود که قیمتگذاری، خرید و فروش کالا، قرارداد آتی و اوراق بهادار در آن انجام میپذیرد. بورس به دو نوع بورس کالا و بورس اوراق بهادار طبقهبندی میشود. در بورس کالا، کالا و در بورس اوراق بهادار، سهام و اوراق قرضه مورد معامله قرار میگیرد. هر چند کلمهٔ بورس عموماً در معنی بورس اوراق بهادار بهکار گرفته میشود.
تاریخچه
به روایتی واژهٔ بورس از نام خانوادگی شخصی به نام «واندر بورس» وام گرفته شده که در اوایل قرن پانزدهم میلادی در شهر بروژبلژیک میزیسته و صرافان شهر در مقابل خانهٔ او گرد هم میآمدند و به دادوستد کالا، پول و اوراق بهادار میپرداختند. این نام بعدها به کلیهٔ اماکنی اطلاق شد که محل دادوستد پول، کالا و اسناد مالی و تجاری بودهاند. سال ۱۴۶۰ میلادی اولین مرکز بورس اوراق بهادار جهان، در شهر «انورس» بلژیک تأسیس شد. اما رسمیت بورس اوراق بهادار با انتشار سهام کمپانی هند شرقی هلند در سال ۱۶۰۲ میلادی در بورس آمستردام شکل گرفت. البته کمپانی هند شرقی هلند اولین شرکت سهامی بهشمار نمیآید، بلکه اولین شرکت سهامی در سال ۱۵۵۳ میلادی با نام «مسکووی» در روسیه ایجاد شد.
بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت میگیرد و بهطور منظم و دائم فعال است، بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد. هر بورسِ کالا را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد، نامگذاری میکنند. مثل بورس نفت یا بورس گندم.
بورس ارز
در بورس ارز، همانطور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پولهای خارجی انجام میگیرد. این بورس در ایران فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
بورس اوراق بهادار
در بورس اوراق بهادار داراییهای مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و… مورد معامله قرار میگیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که بهطور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود، «بورس اوراق بهادار» میگویند.
ربات تریدر یا همان رباتهای معاملهگردر بازار معاملات اهمیت زیادی پیدا کردهاند و در بازارهای مالی مانند فارکس و یا بازار ارز دیجیتال نیز از آنها استفاده زیادی میشود. در مقاله امروز قصد داریم تا در مورد این رباتهای معاملهگر صحبت کنیم و ببینیم که چرا انقدر اهمیت یافتهاند و نقش هوش مصنوعی در آنها چیست. پس در ادامه با ما همراه باشید.
منظور از ربات معاملهگر چیست؟
منظور از رباتهای تریدر یا معاملهگر نرمافزار یا همان رباتهایی است که به صورت خودکار از جانب یک معاملهگر انسانی به خرید و فروش در بازار مالی میپردازند. این رباتها برای تصمیمگیری و یا تشخیص روندی که بازار دارد به خود میگیرد از یکسری الگوریتمها استفاده میکنند. رباتهای معاملهگر میتوانند فرصتهای معاملاتی مناسب را برای معاملهگران فراهم کنند و هم چنین میتوانند این قابلیت را برای کاربر ایجاد کنند تا کنترل بازار و داراییهایشان را در هر ساعت از شبانه روز در دست داشته باشند.
برخی از رباتهای تریدر رایگان و برخی دیگر با توجه به خصوصیاتی که دارند و قابلیتهایی که برای معاملهگر ایجاد میکنند دارای هزینههایی به صورت ماهیانه میباشند. این رباتها در بهترین حالت میتوانند به معاملهگرها کمک کنند تا بهترین قابلیت خود را به نمایش بگذارند. این رباتها یا بر اساس پرامترهای ورودی که به صورت پیش فرض برای آن تعیین شده یا بر اساس اولویتهای خود معاملهگر، به انجام معاملات میپردازند و یا اینکه میتوانند از عملکرد معاملهگران خبره تقلید کنند.
رباتهای تریدر چگونه کار میکنند؟
اساس کار این رباتها بر روی تجزیه و تحلیل قرار دارد. این رباتها بر اساس الگوریتمهایشان کار میکنند و میزان موفقیت آنها به میزان دقت سازنده آنها و درکی که از کارکردشان دارد باز میگردد. این رباتها به کمک الگوریتمهایی که دارند میتوانند خرید و فروش را انجام دهند و یا بر اساس شاخصهای انتخابی معاملهگر معامله میکنند. برخی از این رباتها صرفا کار معامله را انجام میدهند و برخر دیگر میتوانند به کمک تحلیل دادههای مختلف پیشبینی از روند بازار به فرد معاملهگر بدهند.
نکتهای که در مورد این رباتها وجود دارد آن است که از احساسات انسانی به دور هستند و به همین دلیل برای انجام معاملات تنها به شاخصهای حرفهای تکیه میکنند. مشکلاتی مثل رفتارهای احساسی در انجام معاملات و یا طمع کردن در خرید و فروش با استفاده از این رباتها حل میشود. این رباتها به طور کلی بر روی دادههای تاریخی تکیه میکنند و بر اساس آن میتوانند پیشبینی و یا معامله انجام بدهند. این رباتها هنوز دارای قابلیتی که بتوانند بر اساس اتفاقات روز عمل کنند و به آنها واکنش نشان دهند و به سرعت استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس آنها تغییر دهند، نمیباشند.
هوش مصنوعی چگونه میتواند در رباتهای معاملهگر استفاده شود؟
یادگیری ماشین و هوش مصنوعی میتواند کمکهای بسیار زیادی به هوشمند عمل کردن رباتها کند. این رباتها اگر در حالت هوشمند باشند در بهترین شرایط خود میتوانند به صورت خودکار و با استفاده از بهترین شاخصها و کمک گرفتن از تحلیلهای تکنیکال اساسی به معامله و خرید و فروش هوشمند بپردازند و این امکان را به ما میدهد که تا جایی که ممکن است نقش انسان را در تجزیه تحلیلهای اساسی کمتر کنیم و کمک میکند تا شاهد خطاهای انسانی کمتری در انجام معاملات باشیم.
ترید و معاملهگری شاید کار پولسازی باشد، اما به هیچ وجه آسان نیست. معاملهگران تازهکاری که وارد بازار میشوند، معمولاً فقط نیمه پر لیوان و پولساز بودنِ ترید را میبینند و بهخاطر هیجان اولیه، اهمیتی به سختی مسیر نمیدهند. اما بلافاصله بعد از شروع به کار، بازار این افراد را بهخاطر این اشتباه مهلک بهشدت تنبیه میکند.
هر تریدر میتواند یک بار این مسیر اشتباه را طی کرده و با خشونت بازار آشنا شود یا قبل از ورود به بازار و متحملشدن زیانهای سنگین، این اشتباهات و نحوه دوری از آنها را بشناسد. مقالهای که در ادامه خواهید خواند، به شما کمک خواهد کرد که این اشتباهات را بشناسید و تا جای ممکن آنها را مرتکب نشوید. این مقاله در وبسایت تریدسایتی منتشر شده است.
۱. در معاملهگری جدی باشید
اگر شما برای حرفهایبودن در ترید جاهطلب هستید، باید با همان جدیتی که برای ترید موردنیاز است، معاملهگری کنید. شما نمیتوانید با ساعت کاری روتین از ۹ صبح تا ۵ عصر میلیاردر شوید. مطمئن شوید که به اولویتهای خود اهمیت میدهید و فعالیتهای روزانه خود را با این اولویتها همگام میکنید.
۲. از روشهای میانبر دوری کنید
اگر چیزی خیلی خوب به نظر میرسد، معمولاً همینطور است و هیچ راهی برای به دست آوردن آن وجود ندارد، جز وقت گذاشتن.
هیچ راه سریعی برای ثروتمندشدن وجود ندارد و تمام میانبرهای احتمالی ممکن است در نهایت از شما زمان و هزینه بسیار بیشتری بگیرد.
۳. حداقل پنج سال به خودتان فرصت بدهید
شما طی چند هفته یا چند ماه به یک تریدر سودساز تبدیل نخواهید شد. طبق تجربه بزرگان معاملهگری، سالها طول میکشد که شخصی مهارتهای لازم برای تریدِ سودآور را در بلندمدت به دست بیاورد.
منظور از مهارتهای موردنیاز، فقط تواناییهای فنی برای خواندن نمودارها و تحلیل تکنیکال نیست. مسئلهی بسیار مهمتر این است که چگونه با مشکلات مقابله میکنید، چگونه خود را با شرایطِ همیشه در حال تغییر بازار سازگار میکنید و چگونه روی ذهنیت خود کار میکنید.
۴. معاملات قبلی خود را بررسی و تحلیل کنید
تقریبا هیچ معاملهگر سودسازی وجود ندارد که معاملات قبلی خود را ارزیابی نکند. آیا شما جزئیات ۱۰ معامله قبلی خود را به یاد دارید؟
چگونه انتظار دارید که از اشتباهات خود درس بگیرید، درحالیکه هیچ روشی برای یادآوری خطاهای خود ندارید؟ شما ملزم هستید که تمام معاملات قبلی خود را بررسی و تحلیل کنید تا متوجه شوید چه بخشهایی از کار شما خوب پیش میرود و چه بخشهایی ایراد دارد. اگر در معاملهگری جدی هستید، داشتن یک دفترچه برای ثبت تاریخچه تمام تراکنشها ضروری است.
ارزهای دیجیتال که شاید بیشتر مردم آن را با شنیدن نام معروفترین آنها یعنی بیت کوین بشناسند، در سالهای اخیر به یکی از گزینههای محبوب سرمایه گذاری در کشور تبدیل شدهاند. تنها یک نگاه به نمودار بیت کوین طی سالیان گذشته کافی است تا هر کس را به سرمایهگذاری در آن وسوسه کند، اما برای این کار چه ضرورتهایی وجود دارد؟ سرمایهگذاران پیش از اینکه مقداری بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگر خریداری کنند، باید با چه مواردی آشنا باشند؟ در این مطلب هر آنچه یک سرمایهگذار لازم است بداند را به صورت گام به گام توضیح دادهایم. با ما همراه باشید.
گام اول: تحقیقات خودتان را کامل کنید
اولین و ابتداییترین قدمی که هر سرمایهگذار باید بردارد، آشنا بودن با چیزی است که بر روی آن سرمایهگذاری میکند. همانطور که یک سرمایه گذار املاک باید درباره موقعیت مکانی یک ساختمان و ویلایی یا آپارتمانی بودن آن اطلاع داشته باشد، یک سرمایهگذار ارز دیجیتال نیز باید بداند که پولش را روی چه چیزی سرمایهگذاری کرده است و تنها با اکتفا به شنیدهها و حرفهای دیگران به صورت ندانسته وارد این کار نشود. به این ترتیب، هر سرمایهگذار ارز دیجیتال قبل از هر چیز باید مفاهیم پایه ارزهای دیجیتال را بداند. بنابراین قبل از ورود به حوزه پر خطر سرمایهگذاری، زمان زیادی را به مطالعه و تحقیق بر مفاهیم پایه بگذارید، تا خوب آماده شوید.
علاوه بر مفاهیم پایه، شما باید بازار ارزهای دیجیتال را هم خوب بشناسید و با متغیرهایی مثل ارزش کل (Market Cap) و عرضه و تقاضا آشنا شوید. همچنین برای درک بهتر از بازار، باید بدانید که قیمت چگونه تعیین میشود، صرافیهای ارز دیجیتال چگونه کار میکنند و یا نوسانات بازار ارزهای دیجیتال چگونه است.
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط قیمت و یک روند نزولی وحشتناک باشیم. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود. الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید. این سیستم کامل و بیایراد نیست، اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.