برآورد میشود ارزش بازار هوش مصنوعی تا ۲ سال دیگر به حدود ۱۶ میلیارد دلار خواهد بود. اکنون بسیاری از شرکتها در جهان از حوزه هوش مصنوعی درآمد زیادی کسب میکنند. طبق برآوردهایی که انجام گرفته میزان درآمد از فعالیتهای مربوط به هوش مصنوعی در سال ۲۰۱۷ حدود دو میلیارد دلار بوده است و این در حالی است که این میزان درآمد در سال ۲۰۱۸ دوبرابر شد و به چهار میلیارد دلار رسید. پیشبینیها حاکی از این است که تا سال ۲۰۲۵ میزان درآمد از حوزه هوش مصنوعی به ۵۹ میلیارد دلار برسد.
فروش جهانی رباتهای صنعتی برای فعالیت در شرکتها به جای نیروی کار نیز روز به روز در حال افزایش است. در سال ۲۰۰۴ حدود ۹۷ هزار ربات صنعتی برای فعالیت در بخشهای مختلف به فروش رفته است و این میزان در سال ۲۰۰۵ به ۱۲۰ هزار عدد رسیده است. از سال ۲۰۱۳ به این سو شاهد افزایش بسیار زیاد فروش رباتهای صنعتی بودهایم، به طوری که میزان رباتهای فروش رفته در سال ۲۰۱۴ حدود ۲۲۱ هزار دستگاه بوده و این در حالی است که این میزان برای سال ۲۰۱۵، معادل ۲۵۴ هزار دستگاه بوده است. آخرین آمار مربوط به فروش تعداد رباتها در سال ۲۰۱۶ بوده که حدود ۲۹۴ هزار عدد بوده است.
بازارهای مالی از جمله حوزههایی است که اخیرا هوش مصنوعی در آن راه پیدا کرده است و شرکتهای بزرگ حوزه بازارهای سهام و ارز از این ابزار برای تجزیه و تحلیل دادهها از آن استفاده میکنند. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که هوش مصنوعی چگونه میتواند در بازارهای سرمایه مورد استفاده قرار بگیرد؟
والاستریت با استفاده از هوش مصنوعی و بخشها و ابزارهای مهم آن مانند «یادگیری ماشین» (Machine Learning) و یادگیری عمیق (Deep Learning) میتواند میلیونها دادهای را که در زمان واقعی اتفاق میافتد، تجمیع کند و بسیاری از همبستگیها که با روش سنتی نمیتوان به دست آورد، با استفاده از هوش مصنوعی به راحتی به دست میآیند.
«یادگیری عمیق» که به آن «یادگیری سلسلهمراتبی» نیز میگویند و در چند سال اخیر بسیار مورد اقبال قرار گرفته بخشی از یک خانواده بزرگتر روش یادگیری ماشین بر مبنای «بازنماییهایی یادگیری داده» است. بسیاری از بازنماییها تا حد زیادی از طریق تفسیر پردازش اطلاعات و الگوهای ارتباطی در یک سیستم بیولوژیک عصبی از قبیل رمزگذاری عصبی الگو گرفتهاند که تلاش میکند رابطه بین چندین محرک و پاسخهای مرتبط با آن را تعریف کند.
بر مبنای همین کارکرد یادگیری عمیق یا سلسلهمراتبی که بنیان اصلی هوش مصنوعی را تشکیل میدهد، بسیاری از سازمانها یادگیری عمیق هوش مصنوعی را برای کارکردهای مختلف مورد استفاده قرار میدهند. یک نمونه بسیار آشکار استفاده از هوش مصنوعی توسط شرکت فیسبوک مورد استفاده قرار میگیرد که به آن تکنولوژی DeepMind میگویند و کارهایی از قبیل تگ کردن اتوماتیک عکسها را با قراردادن نام افراد روی آنها انجام میدهد.
از جمله صنایعی که بیشترین استفاده را از رباتها و هوش مصنوعی کردهاند به ترتیب عبارتند از صنعت اتوماسیون که حدود ۱۰۳ هزار واحد از این صنعت از رباتها استفاده کردهاند و بعد از آن حوزه صنایع الکترونیک است که شامل ۹۱ هزار بنگاه میشود. صنایع فلزات، مواد شیمیایی و غذایی به ترتیب با ۲۹ هزار، ۲۰ هزار و ۸ هزار به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند. اگر بخواهیم به کشورهای پیشرو در حوزه هوش مصنوعی اشاره کنیم به دو روش میتوان این کار را انجام داد:
۱. بر اساس تعداد شرکتهایی که از هوش مصنوعی بهره میبرند؛ حدود ۲۹۰۵ شرکت در ایالات متحده قرار دارند که مبتنی بر هوش مصنوعی هستند و در این راستا چین با ۷۰۹ شرکت در رده دوم است. بریتانیا با ۳۶۶ و هندوستان با ۲۳۳ و کانادا با ۲۲۸ در ردههای بعدی قرار گرفتهاند.
مدل مفهومی تجارت الگوریتمی
۲. بر اساس حوزه رباتیک و تولید آن؛ طبق آمار منتشر شده کشورهای ژاپن، چین، ایالاتمتحده، کرهجنوبی و آلمان به ترتیب کشورهای پیشتاز در حوزه تولید هوش مصنوعی به شمار میروند. بازیگران و شرکتهای کلیدی در حوزه ساخت رباتها عبارتند از ABB، KUKA، Fanuc، کاواساکی و «شرکت الکترونیک یاشاوا». به عنوان مثال شرکت ژاپنی «یاشاوا» که رتبه اول در ساخت رباتها را دارد حدود ۲۳ درصد کل بازار رباتیک را پوشش میدهد.
گزارش مکنزی
موسسه مککنزی در پژوهشی به بررسی تاثیر هوش مصنوعی و رباتها بر نیروی کار پرداخته و برآورد کرده است تا سال ۲۰۵۰ حدود ۸۰۰ میلیون کارگر در سراسر جهان در نتیجه توسعه هوش مصنوعی و ارتقای رباتها در بخشهای مختلف، شغل خود را از دست خواهند داد. این موسسه همچنین اعلام کرده است هم کشورهای توسعهیافته و هم در حال توسعه از این فرآیند متاثر خواهند شد.
اپراتورهای دستگاهها، کارگران فستفود و کارمندان اداری در میان کسانی هستند که بیشترین تاثیر منفی را از ارتقای هوش مصنوعی در شغلهای مختلف میگیرند. مککنزی همچنین نوشته برآورد کرده است حتی اگر سرعت رشد هوش مصنوعی در مشاغل مختلف پایین باشد باز هم در ۱۳ سال آینده حدود ۴۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان شغل خود را از دست خواهند داد و در این راستا باید حرفههای دیگری را برای خود دست و پا کنند.
مککنزی اما سویه دیگر این وضعیت را نیز توضیح داده و آن اینکه در نتیجه افزایش رباتها و هوش مصنوعی در مشاغل مختلف شغلهای جدیدی ایجاد خواهد شد که البته شامل نیروی کار متخصص و تکنسینهای جدید خواهد شد. به همین خاطر بسیاری از افراد برای وفق دادن خود با این شرایط مجبورند برای تطبیق با شرایط شغلی جدید آموزشهای لازم را ببینند که این امر وظیفه دولتهاست تا بتوانند در این باب و بر اساس نیاز صنایع مختلف امکانات آموزشی را برای مردم ایجاد کنند و به نوعی مهارتزایی کنند.
افزایش هوش مصنوعی در صنعت و بازارهای مالی گریز ناپذیر است و اکنون تمامی کشورها به دنبال این هستند که سرمایهگذاریهای بیشتری روی هوش مصنوعی انجام دهند. در نتیجه این افزایش باید امکانات آموزش و فراهم کردن تکنسینها برای مشاغل مختلف نیز فراهم شود.
کشورهایی که بیشترین تاثیر را از رشد هوش مصنوعی در صنعت و اتوماسیون میگیرند عبارتند از چین، هندوستان، ایالات متحده، ژاپن، مکزیک و آلمان. در اهمیت هوش مصنوعی باید این جمله ولادیمیر پوتین را به خاطر داشت که: «هرکشوری که رهبری هوش مصنوعی را در دست داشته باشد، رهبری جهان را در دست خواهد داشت»
بازارهای مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معاملهگری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیتهای مالی هر فرد به شمار میآید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وبسایت آیجی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.
مهمترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامهی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامهای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصتها کجا هستند، خواهید داشت.
یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیمگیری در زمینهی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامهای منحصر به خودتان باشد. میتوانید از برنامهی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایهی موجود، میتواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.
برنامه معاملاتی شما میتواند هر چیزی را که به نظر شما مفید میآید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:
یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص میکند. نمونهای از یک راهبرد معاملاتی ساده میتواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.
به عنوان یک معاملهگر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک میکند تا تصمیمهایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معاملهی ایدهآل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیمگیری احساسی در لحظات حساس منع میکند. مزایای برنامه معاملاتی عبارتاند از:
هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.
شناخت انگیزهتان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا میخواهید ترید کنید و چیزهایی را که میخواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.
به این که چقدر زمان میتوانید به فعالیتهای معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا میتوانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمهشب مدیریت کنید؟
اگر میخواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال داراییهایی هستید که در مدتزمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدارها استفاده میکنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.
صرف وقت کافی جهت آمادهسازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیتهایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آمادهسازیها است.
هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازهگیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل سبد داراییهای خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، میتوانید میزان موفقیت خود را اندازهگیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.
همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معاملهی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:
پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آمادهی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدودهی ریسک، مقولهای پراهمیت است. قیمتها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امنترین ابزارهای مالی نیز با درجهای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معاملهگران تازهکار ترجیح میدهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کمتری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دیدگاه شما دارد.
امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همهی اینها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح میدهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای را که در ریسک قرار میدهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معاملهای ریسک کردهاید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.
به یاد داشته باشید که ریسک خود را میتوانید با حد ضررها کنترل کنید.
بررسی کنید که چقدر پول میتوانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچگاه نباید بیش از مبلغی را که میتوانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایهی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معاملهگر حرفهای باشید) از دست بدهید.
محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایهی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.
جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.
ابتدا تخصص خود را در زمینهی طبقهی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که میتوانید دربارهی چیزی که میخواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایتبخش نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.
پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چراکه با این روش میتوانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی نه.
علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامهی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجهی آن را یادداشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.
شما میتوانید با استفاده از پرسش و پاسخهای زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.
برای مثال، من میخواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که میتوانم درباره بازارهای مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.
زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسبتر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح میدهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار میگذارند. همواره توصیه میشود که ریسک خود را با حد ضررها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمیکنید (آفلاین هستید).
برای مثال، «میخواهم در نهایت ارزش سبد داراییهای خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم میگیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصتها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، میخواهم در این مسیر ثابتقدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعهی اخبار مالی حداقل برای دوساعت در هفته، به یادگیری ادامه دهم.
برای محاسبهی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که میخواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حداکثر زیان بالقوهی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.
توصیه میشود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کمتر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالایی به شمار میآید.
برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص میدهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایهگذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، میتوانید این رقم را بالاتر ببرید.
برای نمونه، میخواهم در بازارهای فارکس و کالاهای سخت فعالیت کنم، زیرا این بازارها را بیشتر از همه میشناسم. [کالاهای سخت به کالاهای استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته میشود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوریهای نو زیاد باشد، میتوانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنم.
برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز میکنم. با هر معامله، نکات را یادداشت میکنم و صبح هر روز آنها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمعبندی میکنم. شکستها و موفقیتها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت میکنم و هر سه ماه یک بار از یادداشتهایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده میکنم.
از مهمترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی میکند.
در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معاملهگر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایهی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهمترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.